خلفاي معاصر امام جواد چه كساني بودند؟
امام جواد هم عصر با دو تن از سرشناس ترين و مقتدرترين خلفاي عباسي به نامهاي مأمون و معتصم بود.
مأمون
مأمون در سال 170 هجرى يعنى همان سالى كه هارون الرشيد به خلافت رسيد، متولد شد. چون اين بشارت تولد فرزند را به هارون داده شد آن را به فال نيك گرفته و نوزاد را مأمون ناميد. مادر مأمون كنيز بود و اندكي پس از تولد مامون در همان حالت نفاس مرد. تربيت مامون را فضل بن سهل به عهده گرفت. آنهايى كه نسبت به مأمون كينه داشتند مادر وى را وسيله هجو و تحقير او و عدم لياقتش براى منصب خلافت قرار داده بودند.[1] سرانجام مأمون در روز پنجشنبه 13 ماه رجب سنه 218 هجرى در بليدون وفات (يكي از شهرهاي امپراطوري روم) يافت. در آن موقع 16 سال از امامت امام جواد عليه السّلام گذشته بود. [2]
معصتم
نام او: «ابو اسحاق محمد بن هارون الرشيد» است. در سال 179 قمري متولد شد. وي برادر مأمون بود. معتصم عباسى از رجب سال 218 تا ربيع الأول 227 بر قدرت تكيه زده بود. [3]
دوران اين دو خليفه عباسي با اوضاع متفاوتي از ساير خلفاي عباسي روبروست در مقايسه اي ميان دو خليفه اين عصر بايد گفت: مأمون و معتصم هرچند برادر يكديگر بودند ولي تفاوتهاي فاحشي با هم داشتند. هر چقدر مأمون، زيرك و اهل علم و ادب نشان مي داد؛ معتصم مرد جنگ و جنگاوري بود[4] و در همين راستا لشكري از تركها فراهم آورده بود كه هرچند در كوتاه مدت پله ترقي بني عباس بودند ولي در دراز مدت به گردانندگان حكومت تبديل شدند.
معتصم بعدها گروههاي ديگري را نيز به لشكر خود افزود اما همچنان غلبه با تركها بود. او در اين راستا گروهى از مصريان را به سپاه خود ملحق كرده و آنها را مغاربه (مغربيان- اهل مغرب) نام نهاده بود. سپاهى از سمرقند و اشروسنه (وطن افشين) و فرغانه تشكيل داده بود و آنها را فراغنه (فرغانى ها) ناميده بود.[5]
پي نوشت: ---------------
[1] . باقر شريف قرشي، پژوهشى دقيق در زندگانى امام رضا عليه السلام، مترجم محمد صالحي، تهران، اسلاميه، 1382ش، ج2، ص375.
[2] . مسعودي، اثبات الوصيه، مترجم محمد جواد نجفي، تهران، اسلاميه، 1362ش، چ دوم، ص425.
[3] . ابن اثير، كامل ابن اثير، مترجمان عباس خليلي و ابوالقاسم حالت، تهران، انتشارات علمي، بيتا، ج17، ص166.
[4] . به عنوان نمونه به اين فراز تاريخي بنگريد: ... معتصم پرسيد: كدام يك از شهرهاى بزرگ روم محكم و گشودن آن دشوار است؟ باو گفتند: شهر عموريه زيرا تا كنون كسى نتوانسته آن را قصد و فتح كند از آغاز اسلام تا كنون هيچ يك از پادشاهان و خلفاء اسلام ياراى قصد آن را نداشتند و آن شهر به منزله چشم مسيحيان است و اشرف از تمام شهرها و بسيار محكم و داراى برج و باروهاى بلند و ديوار استوار مى باشد و آن شهر در نظر مسيحيان بهتر از شهر قسطنطنيه است.
معتصم از شهر سامرا لشكر كشيد. گفته شد: لشكر كشى او در سنه دويست و بيست و دو يا بيست و چهار بود.
معتصم سپاهى مجهز نمود كه در تاريخ خلفاء هرگز مانند آن سپاهى كامل السلاح و مجهز از حيث استعداد و آلات حرب و وسائل حمل آب و تهيه حوضهاى چرمى و راويه ها و مشكها و تمام لوازم و ضروريات و اسباب، كسى نديده بود (ابن اثير، كامل ابن اثير، مترجمان عباس خليلي و ابوالقاسم حالت، تهران، انتشارات علمي، بيتا، ج17، ص117).
[5] . ابن اثير، كامل ابن اثير، مترجمان عباس خليلي و ابوالقاسم حالت، تهران، انتشارات علمي، بيتا، ج17، ص86.