اگر امام حسين(ع)علم غيب داشت، چرا از آن استفاده نكرد؟

گاها اين سوال و شبهه شنيده مي شود كه آيا امام حسين(ع) علم غيب داشت؟ و اگر داشت چرا از علم غيب خود استفاده نكرد، مثلا با خود آب بيشتر نياورد يا چرا با خانواده خود آمد و آنان را به كشتن و اسارت داد يا اينكه چرا اصلا قيام كرد با اينكه مي دانست كشته مي شود و ... لذا بايد روشن شود كه آيا امام حسين عليه السلام علم غيب داشته است؟ اگر داشته چرا امام از علم غيب خود استفاده نكرده است؟
در رابطه با اين سوال بايد گفت كه ائمه معصومين عليهم السلام، علم غيب دارند وبه همه وقايع و رويدادهاي گذشته، حال و آينده را با خبرند آيات قرآن كريم نيز اين مطلب را به اثبات مي رسانند كه بزرگان دين مي توانند با اذن خداوند علم غيب داشته باشند چنانكه حضرت عيسي عليهالسّلام فرمود:«وَأُنَبِّئُكُم بِمَا تَأْكُلُونَ وَمَا تَدَّخِرُونَ فِي بُيُوتِكُمْ»(1) و از آنچه ميخوريد و در خانههايتان ذخيره ميكنيد، به شما خبر ميدهم.
در آيۀ ديگري آمده: «فَلَا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا إِلَّا مَنِ ارْتَضَى»(2) وكسي را بر دانشهاي پنهان خود آگاه نميكند؛ مگر آنان كه برگزيده است
پس از آيات قرآن به دست ميآيد كه علم غيب، مخصوص خداست؛ ولي او، اولياي خويش را از آن بهرهمند ميسازد. پس علم غيبي كه اولياي الهي دارند، هديۀ پروردگار است.
احاديث و روايات بسياري نيز داريم كه از داشتن علم غيب امامان معصوم عليهمالسّلام حكايت ميكند؛ براي مثال علامۀ مجلسي 63 حديث دربارۀ آگاهي پيامبران و امامان به اين اسرار، آورده است.(3) به طور نمونه در اين باره امام صادق عليهالسّلام چنين ميفرمايد: «اِنَّ لِلّهِ علْما لا يَعْلَمُهُ الّا هو و عِلْما اَعْلمه ملائكتَه و رُسله فما اَعْلَمه مَلائكته و انبيائه و رُسلَه فنحن نَعْلَمه»(4) «خداوند، علمي دارد كه جز خودش نميداند و علمي دارد كه فرشتگان و پيامبران را از آن آگاه ساخته است. پس ما به آنچه خداوند، ملائكه و فرستادگانش را از آن باخبر كرده است، آگاهيم.»
با توجه به نكاتي كه ذكر شد متوجه شديد كه علم غيب ائمه و امام حسين عليهم السلام امري قطعي است اما چرا امام از علم غيب خود استفاده نكرد بايد گفت : بنا نيست وي، خواست خدا را تغيير دهد؛ بلكه بايد با رنجها و مصائب رو به رو شود. طبق حكمت پروردگار، او نيز همچون انسانهاي ديگر، بايد آزمايش شود، مصيبت ببيند و زخمي يا شهيد شود. آري، امام داراي علم غيب است؛ ولي از سوي ديگر، رهبر و راهنماي مردم است. بنابراين بايد به گونهاي زندگي كند كه ديگران بتوانند، او را سرمشق خود قرار بدهند. اگر بنا بود آن حضرت و ساير امامان، براي حلّ مشكلات و موانع، از چيزي كمك بگيرند كه مردم آن را در اختيار ندارند، ديگر نميتوانستند الگويي براي زندگي پيروانشان باشند و آنان را به بردباري، تلاش، جهاد و ... فرا بخوانند. بنابراين، پيشوايان معصوم، همواره از ابزارهاي طبيعي بهره ميبرند و از امور خاص، براي پيروزي خويش مدد نميگيرند؛ مگر در موارد استثنايي، مثل حفظ دين و عزت آن، حفظ ايمان مردم و هدايت انسانها.(5)
گزاره هاي تاريخي و روايي نيز نشان ميدهد آن حضرت، عالمانه و با آگاهي كامل قيام كرد و از نتيجه آن مطلع بود؛ چنانكه فرمود: به خدا سوگند! بني اميه بر قتل من، اجتماع خواهند كرد و عمر سعد، فرمانده سپاهشان خواهد بود.(6)
ولي اين آگاهي، در سير طبيعي و منطقي حركت ايشان، تأثيري نداشت و از علم غيب خود استفاده نكرد.
بنابر اين حركت امام و پيامدهاي آن منطقي و طبيعي است و بنا نيست بهرهگيري از امور غيبي، سبب استفاده آن حضرت از آن باشد، لذاست كه امام از علم غيب خود براي جمع آوري و ذخيره آب و... استفاده نكردند تا اين قيام ايشان كاملا طبيعي و در راستاي خواست و مشيت الهي پيش برود، از همين روي امام حسين(ع) در آخرين لحظات زندگي ميفرمود: «رضاً بقضائك و تسليماً لامرك لا معبود سواك ياغياث المستغيثين» (7)
پي نوشت
1. سوره آلعمران، آيه 49
2. سوره جن، آيات 26و27
3. بحارالانوار، ج26، ص 159-179.
4. همان، ص 160
5. آگاهي سوم، جعفر سبحاني، ص 255-270
6. اثبات الهداة، شيخ حرّ عاملي، ج5، ص 207.
7. موسوعه الامام علي بن ابي طالب، ج 7، ص 248