معجزه حضرت هود (ع)

سوره هود، آيه55: («مِنْ دُونِهِ فَكِيدُونِي جَمِيعاً ثُمَّ لا تُنْظِرُونِ»)[1]
پس از آن كه قوم عاد گفتند: تو بينه و دليل روشني براي ما نياورده اي[2]، حضرت فرمود: بينه و اعجاز من اين است كه من معتقدم از شما با همه توان مادي كه داريد، كاري ساخته نيست. من بر قدرتِ خدايي تكيه كرده ام كه رب من و شما، تنها اوست. او مرا حفظ مي كند و از تنهايي نجات مي دهد و جمع شما را نيز متفرق مي كند. هيچ يك از اين دو كار يعني رهايي من از آن ضعف و اسقاط شما از اين قدرت ، مطابق با روال عادي نيست.
انسان الهي كه فاقد همهٴ امكانات مادي است، در برابر گروه هاي متمكن و مرفّه و برخوردار از همهٴ امكانات، به تنهايي به مبارزه برمي خيزد و با اطمينان مي گويد: از شما كاري ساخته نيست و بر آنها پيروز مي گردد. اين عمل به نوبهٴ خود معجزه است، زيرا طبق جريان عادي، از بين بردن يك انسان محروم براي مستكبران كار آساني است. و تا اتّكا به قدرت غيبي و لايزال الهي نباشد، پيروز شدن به صورت عادي ميسر نيست، زيرا گرچه ممكن است فردي متهور دست به چنين اقدامي بزند و شكست خورده برگردد، ولي پيروزي يك فرد كه دعوت و ادّعايي دارد در برابر آن گروه نيرومند، بدون امداد غيبي امكان عادي ندارد [3].
بينه و معجزه تنها اين نيست كه عصا اژدها شود، بلكه هرچه طبيعت را خرق كند و در برابر آن، قدرت مقاومت نباشد و با تحدّي همراه باشد، معجزه است، زيرا معلوم مي شود كه اين قدرت به دست قديري است كه عزيز و حكيم است.
استاد علامه طباطبايي (قدس سره) مي گويد: جواب اعتراض قوم عاد كه مي گفتند: («ماجئتنا ببينة») تو معجزه نياوردي، همين است كه حضرت هود مي فرمايد: معجزه من همين است [4]. وقتي انسان يقين داشته باشد كه از دشمن با همه امكانات ماديش كاري ساخته نيست و براساس يقين خود اقدام كند و مطابق آن يقين هم پيروز شود، چنين استنباط مي گردد كه او تنها به قدرت غيبي تكيه داشته، به وعده الهي مطمئن است و نشانه اش هم اين است كه فرمود: («اني توكلت علي الله ربي و ربكم ما من دابة الا هو اخذ بناصيتها ان ربي علي صراط مستقيم») [5] نه تنها خدا رب من و شماست، بلكه همهٴ جنبده ها نيز تحت ربوبيت اويند و زمام همه به دست اوست و او بر صراط مستقيم است.
پي نوشت: -------------
[1] از هر چه غير اوست (و شما آن را مى پرستيد تبرئه مى جويم)، پس همگى بر عليه من توطئه كنيد و مرا مهلت ندهيد.
[2] سوره هود، آيه 53: («قالُوا يا هُودُ ما جِئْتَنا بِبَيِّنَةٍ وَ ما نَحْنُ بِتارِكِي آلِهَتِنا عَنْ قَوْلِكَ وَ ما نَحْنُ لَكَ بِمُؤْمِنِينَ»): (مشركان) گفتند: اى هود! تو دليل روشنى براى ما نياورده اى و ما به خاطر سخنان تو، از خدايانمان دست بر نمى داريم و ما از ايمان آورندگان به تو نيستيم.
[3] گاهي انسان در برابر دشمن قيام كرده، مي گويد: هرچه عليه من انجام دهيد، من تحمل كرده، تا مرز شهادت، هدفم را تعقيب مي كنم. اين نشانه مقاومت و استقامت است، نه اعجاز و بينه، ولي انساني كه در برابر گروه مقتدري قيام مي كند و با نداشتن هيچ امكاني مي گويد: هر تواني را كه داريد، عليه من اعمال كنيد، ولي كاري از پيش نمي بريد و من پيروزم و سپس ظفرمند گردد، اين نشانه اعجاز اوست.
[4] الميزان، ج10، ص289.
[5] سوره هود، آيه 56.
تفسير موضوعي، ج6، ص290-293.