مركز پاسخگويي به سوالات ديني انوارطاها

احكام شرعي

تفسير

تاريخ

كتابخانه

اعتقادات

مشاوره

ويژه ها

نماز

پاسخگويي آنلاين (ساعت پاسخگوي احكام شرعي 20 الي 21:30 شب10 صبح الي 11:30 ظهر)
0.0 (0)

آيا ارضاء غريزه از راه فراواني، آن را اشباع و آرام مي كند؟

/UploadedData/1/Contents/%D8%BA%D8%B1%DB%8C%D8%B2%D9%872_1.jpg

برخي معتقدند ايجاد حريم ميان زن و مرد بر اشتياق ها و التهاب ها مى‏ افزايد و طبق اصل «الْانْسانُ حَريصٌ عَلى‏ ما مُنِعَ مِنْهُ» حرص و ولع نسبت به اعمال جنسى را در زن و مرد بيشتر مى ‏كند. علاوه بر اينكه سركوب كردن غرايز موجب انواع اختلال هاى روانى و بيماري هاى روحى مى ‏گردد.

در روانشناسى و مخصوصاً در مكتب روانكاوى فرويد روى محروميت ها و ناكامي ها بسيار تكيه شده است. فرويد مى ‏گويد ناكامي ها معلول قيود اجتماعى است و پيشنهاد مى ‏كند كه تا ممكن است بايد غريزه را آزاد گذاشت تا ناكامى و عوارض ناشى از آن پيش نيايد.

پاسخ اين ايراد اين است كه درست است كه ناكامى - بالخصوص ناكامى جنسى- عوارض وخيم و ناگوارى دارد و مبارزه با اقتضاى غرايز در حدودى كه مورد نياز طبيعت است غلط است، ولى برداشتن قيود اجتماعى مشكل را حل نمى ‏كند بلكه بر آن مى‏ افزايد.
در مورد غريزه جنسى و برخى غرايز ديگر برداشتن قيود، عشق به مفهوم واقعى را مى ‏ميراند ولى طبيعت را هرزه و بى‏ بند و بار مى‏ كند. در اين مورد هرچه عرضه بيشتر گردد هوس و ميل به تنوع افزايش مى ‏يابد. حالت جهنم را دارد كه هرچه به آن داده شود باز هم به دنبال زيادتر است. خداوند در قرآن مى‏ فرمايد: «يوْمَ نَقولُ لِجَهَنَّمَ هَلِ امْتَلأْتِ وَ تَقولُ هَلْ مِنْ مَزيدٍ»[1] (به جهنم مى‏ گوييم پرشدى؟ سير شدى؟ مى‏ گويد آيا باز هم هست؟)

در اين گونه حالات، سير كردن و ارضاء از راه فراوانى امكان ندارد و اگر كسى بخواهد از اين راه وارد شود درست مثل آن است كه بخواهد آتش را با هيزم سير كند. به طوركلى در طبيعت انسانى از نظر خواسته‏ هاى روحى محدوديت در كار نيست. انسان روحاً طالب بى ‏نهايت آفريده شده است. وقتى هم كه خواسته ‏هاى روحى در مسير ماديات قرار گرفت به هيچ حدى متوقف نمى ‏شود، رسيدن به هر مرحله ‏اى ميل و طلب مرحله ديگر را در او به وجود مى ‏آورد.
اشتباه كرده ‏اند كسانى كه طغيان نفس امّاره و احساسات شهوانى را تنها معلول محروميت ها و عقده ‏هاى ناشى از محروميت ها دانسته ‏اند. همان‏طور كه محروميت ها سبب طغيان و شعله‏ ور شدن شهوات مى ‏گردد، پيروى و اطاعت و تسليم مطلق نيز سبب طغيان و شعله ‏ور شدن آتش شهوات مى‏ گردد. 


اشتباه فرويد و امثال او در اين است كه پنداشته ‏اند تنها راه آرام كردن غرايز ارضاء و اشباع بى‏ حد و حصر آنهاست. اينها فقط متوجه محدوديت ها و ممنوعيت ها و عواقب سوء آنها شده‏ اند و مدعى هستند كه قيد و ممنوعيت، غريزه را عاصى و منحرف و سركش و ناآرام مى‏ سازد. طرحشان اين است كه براى ايجاد آرامش اين غريزه بايد به آن آزادى مطلق داد، آنهم بدين معنى كه به زن اجازه هر جلوه‏ گرى و به مرد اجازه هر تماسى داده شود.
اينها چون يك طرف قضيه را خوانده‏ اند توجه نكرده ‏اند كه همان‏طور كه محدوديت و ممنوعيت، غريزه را سركوب و توليد عقده مى ‏كند، رها كردن و تسليم شدن و در معرض تحريكات و تهييجات درآوردن آن را ديوانه مى‏ سازد، و چون اين امكان وجود ندارد كه هر خواسته ‏اى براى هر فردى برآورده شود، بلكه امكان ندارد همه خواسته‏ هاى بى‏ پايان يك فرد برآورده شود، غريزه بدتر سركوب مى‏ شود و عقده روحى به وجود مى ‏آيد.


به عقيده ما براى آرامش غريزه دو چيز لازم است: يكى ارضاء غريزه در حد نياز طبيعى، و ديگر جلوگيرى از تهييج و تحريك آن.
انسان از لحاظ حوائج طبيعى مانند چاه نفت است كه تراكم و تجمع گازهاى داخلى آن خطر انفجار را به وجود مى ‏آورد. در اين صورت بايد گاز آن را خارج كرد و به آتش داد ولى اين آتش را هرگز با طعمه زياد نمى ‏توان سير كرد.
اينكه اجتماع به وسائل مختلف سمعى و بصرى و لمسى موجبات هيجان غريزه را فراهم كند و آنگاه بخواهد با ارضاء، غريزه ديوانه شده را آرام كند ميسر نخواهد شد.
هرگز بدين وسيله نمى‏ توان آرامش و رضايت ايجاد كرد، بلكه بر اضطراب و تلاطم و نارضايى غريزه با هزاران عوارض روانى و جنايات ناشى از آن افزوده مى‏ شود.
تحريك و تهييج بى ‏حسابِ غريزه جنسى عوارض وخيم ديگرى نظير بلوغ هاى زودرس و پيرى و فرسودگى نيز دارد.

اما اينكه مى ‏گويند: «الْانْسانُ حَريصٌ عَلى‏ ما مُنعَ مِنْهُ» مطلب صحيحى است ولى نيازمند به توضيح است. انسان به چيزى حرص مى‏ ورزد كه هم از آن ممنوع شود و هم به سوى آن تحريك شود؛ به اصطلاح تمناى چيزى را در وجود شخصى بيدار كنند و آنگاه او را ممنوع سازند. اما اگر امرى اصلًا عرضه نشود يا كمتر عرضه شود، حرص و ولع هم نسبت بدان كمتر خواهد بود.
در گذشته افراد بى ‏خبر به دانشجويان بى‏ خبرتر از خود مى‏ گفتند انحرافات جنسى، مثل هم جنس بازى، فقط در ميان شرقي ها رايج است و علتش هم دسترسى نداشتن به زن بر اثر قيود زياد و حجاب است. اما طولى نكشيد كه معلوم شد رواج اين عمل زشت در ميان اروپايي ها صد درجه بيشتر از شرقي هاست.
ما انكار نمى ‏كنيم كه دسترسى نداشتن به زن موجب انحراف مى‏ شود و بايد شرايط ازدواج قانونى را سهل كرد، ولى بدون شك آن مقدار كه تبرّج و خودنمايى زن در اجتماع و معاشرت هاى آزاد سبب انحراف جنسى مى‏ شود به مراتب بيشتر از آن است كه محروميت و دست نارسى سبب مى ‏گردد.
اگر در مشرق زمين محروميت ها باعث انحراف جنسى و همجنس بازى شده است، در اروپا شهوتراني هاى زياد باعث اين انحراف گشته است، در شرق هم محرومين آن قدر سبب رواج انحراف جنسى نبودند كه سلاطين و صاحبان حرمسراها بودند.
 

پي نوشت: ------------------

[1] ق/30. 

مساله حجاب، استاد شهيد مرتضي مطهري، ص 463-455 با تلخيص

كاربر گرامي سوالات خود را از بخش "ارسال سوال ديني " ارسال كنيد.
Parameter:20222!model&79 -LayoutId:79 LayoutNameالگوي داخلي+مشاوره+++++++