چرا خداوند موجود مادي نيست

موجود مادى چيزى است كه به نحوى قابل لمس و احساس باشد و جايى را پر كند؛ مانند خورشيد، درخت و هوا؛ ماده محدود است و هر چه بزرگ باشد، باز هم پايان پذير است. وسعت عظيم ترين كهكشان ها، سرانجام انتهايى دارد و بزرگتر از آن را هم مى توان تصور كرد. اما خداوند محدود نيست؛ بلكه كمال مطلق و بى نهايت است.
همچنين ماده مركب است؛ يعنى، از ذرات، اجزا، عناصر و اتم هايى تركيب شده است و اين اجزا قابل تفكيك و تقسيم است و هر مركب به اجزاى آن و به اين تركيب نيازمند مى باشد و هر جزئى، از ديگر اجزاء بر كنار است. اما در خداوند اين نيازمندى و غفلت راه ندارد؛ چون وى احاطه، علم و حضور مطلق است.
همچنين ماده قابل تغيير است؛ زيرا همه گياهان، جانوران، حتى خورشيد، درياها و كوه ها دائمآ در حال دگرگونى اند. جانوران و گياهان، دوران رشد و فرسودگى و پژمردگى دارند. خورشيد هميشه در اثر احتراقها و انفجارهاى عظيم، از وزنش كاسته مى شود. كوهها تحت تأثير عوامل جوّى و فيزيكى تابش آفتاب، سيل، زلزلزله، سرما و ... قرار دارند. اما در خداوند سبحان دگرگونى راه ندارد؛ چون نه خدا كمبودى دارد و نه گذشت روزگار و آمدن حوادث، در او تأثير مى گذارد تا او را ضعيف و فرسوده كند. اصولًا عوامل بيرون از ذات - كه همه يكسره مخلوق خدا هستند- در او تأثير ندارند. در غير اين صورت او محكوم و متأثر از غير خود بود و اين با حاكميت مطلق پروردگار سازگار نيست.
پي نوشت:
محمدرضا كاشفي، خداشناسى، ص90.