مركز پاسخگويي به سوالات ديني انوارطاها

احكام شرعي

تفسير

تاريخ

كتابخانه

اعتقادات

مشاوره

ويژه ها

نماز

پاسخگويي آنلاين (ساعت پاسخگوي احكام شرعي 20 الي 21:30 شب10 صبح الي 11:30 ظهر)
0.0 (0)

آيا اصول ثابت قرآني مي تواند پاسخگوي جامعه دائما متغير باشد؟

/UploadedData/1/Contents/%D8%AA%D9%86%D8%A7%D8%B3%D8%A8%20%D9%81%D8%B1%D9%87%D9%86%DA%AF%DB%8C1.jpg

بعضى مى گويند جامعه بشرى در حال دگرگونى است و هر زمان مسائل تازه اى مطرح مي شود; چگونه قرآن مجيد كه داراى احكام ثابت و غير متغيّرى است، بر جامعه انسانى كه دائماً در حال تغيير و تحوّل است تطبيق مى كند؟ و چگونه مى تواند پاسخگوى مسائل مستحدثه باشد؟

پاسخ به اين سؤال با توجّه به يك نكته روشن مى شود و آن اين كه: در قرآن مجيد دو گونه احكام وجود دارد: احكام جزيى و احكام كلّى،احكام جزيى مانند احكامى است كه براى عبادات ذكر شده، طرز وضو و غسل و تيمّم و يا مسائلى همچون قبله و عدد نمازها و مانند آن.
منظور از مسائل كلّى، قواعد عامّى است كه در قرآن مجيد وارد شده و شمول بسيار وسيع و گسترده اى دارد; مانند قاعده «وجوب وفادارى نسبت به هرگونه عقد و پيمان»(اَوْفُوابِالْعُقُودِ(1)) و قاعده «لا حَرَجَ» (وَ ما جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِى الدّينِ مِنْ حَرَجَ(2))و قاعده «لاضَرَرَ» كه از بعضى از آيات قرآن استفاده مى شود و امثال آن، كه پاسخگوى نيازهاى انسانى در مسائل حقوقى وغيره مى باشد و اگر اصول و قواعد كلّى كه از كلمات معصومين استفاده مى شود و اعتبار و حجّيت آن با قرآن مجيد ثابت شده، بر آن بيفزاييم مسأله روشن تر مى شود.
به تعبير ديگر: موضوعات دائماً در تغييرند و اصول كلّى ثابت هستند، دگرگونى موضوعات سبب مى شود كه موضوع از تحت حكمى خارج شده و تحت حكم ديگرى قرار گيرد، به همين دليل امروز ما مى توانيم تمام مسائل مستحدثه را كه ذكرى از آنها در كتاب و سنّت به طور خصوص نيامده، از آن قواعد كليّه استنباط كنيم و در كتابهاى مسائل مستحدثه بنويسم.
 
از سوي ديگر اگر از سمت ويژگي هاي انسان نيز حركت كنيم با انساني مواجه هستيم كه نيازهاي ثابت و متغيري دارد. نيازهاي ثابت انسان در همه ادوار تاريخ بشر ثابت بوده است مانند پرستش، ازدواج، محبت، مالكيت و ... . در روند كلي حركت بشر ازدواج همواره پابرجا بوده است و توليد نسل از اين طريق صورت گرفته است. اينكه عده اندكي بخواهند اين امر ثابت را با همجنس بازي و از قبيل آن به انحراف سوق دهند، مساله اي است كه پاسخ آن را تاريخ فرا روي بشر قرار داده است. حس مالكيت همواره در درون انسان وجود داشته، و فقط گاهي نوع و محدوده آن توسط مكاتب بشري دستخوش تغيير قرار گرفته است. ارتباط محبت آميز ميان والدين و فرزندان همواره در درون بشر جاي داشته است و قهرها و غضب ها خلاف طبع بشر و وجدان اوست. 
بدين ترتيب اصل ارتباط انسان با همنوعان خود ثابت بوده و فقط وسيله ارتباط اجتماعي، اقتصادي، فرهنگي و ... در اين ادوار متغير بوده و روبه پيشرفت گذارده است. روزگاري ارتباط انسان ها در سطح اجتماعي ارتباطات كاملا فيزيكي و ديد و بازديدهاي حضوري بود و امروزه با پيشرفت وسائل ارتباط جمعي، ارتباط فيزيكي رو به كاستي گذارده و وسائل نوآورانه فضاي بيشتري از دايره ارتباط اجتماعي را اشغال نموده است، در حالي كه برخي خواص ارتباط فيزيكي مانند طراوت، تحرك و ... را دارا نيست. همچنين زماني روابط اقتصادي بر مبناي مبادلات پاياپاي و كالا به كالا بود و پس از ابداع پول فلزي و امروزه پول الكترونيك حجم مبادلات در سطح بسيار گسترده تري انجام گرفته و البته تبعاتي چون رانت، تورم، دلالي هاي افراطي و ... را به ارمغان آورده است. همينطور در تعاملات فرهنگي و سياسي و ... .
بنابراين ملاحظه مي شود اصل نيازهاي انساني ثابت و پابرجا است و فقط نوع ارتباط با توجه به ابزارها تكنولوژيك تغيير كرده است. مساله اي كه در اينجا وجود دارد مكانيزم تاثيرگذاري بخش متغير بر بخش ثابت است؛ يعني گاهي مثلا در روابط اجتماعي، مسير طراحي ابزارهاي نو آورانه ارتباطي به سمت فرديت گرايي مطلق و حذف كامل   ارتباط فيزيكي است، بطوري كه خواص اصل روابط اجتماعي از بين برود يا در روابط اقتصادي، وسيله مبادله آن چنان ارزش خود را از دست مي دهد كه طرفين مبادله، كالاي خود را فاقد ارزش مي يابند. در اين امور، مكاتب الهي و بشري مكانيزم هايي طراحي مي كنند كه تاثير گذاري بخش متغير بر بخش ثابت يا موضوعات ذيل اصول كلي را تعديل و كنترل كنند. 
   
منبع:
(1) . سوره مائده، آيه 1.
(2) . سوره حج، آيه 78.
(3) . پيام امام علي(ع)، جلد1، ص640.
 
 
 
كاربر گرامي سوالات خود را از بخش "ارسال سوال ديني " ارسال كنيد.
Parameter:2110!model&76 -LayoutId:76 LayoutNameالگوي داخلي+++++++اعتقادات