چرا در برخي روايات، دنيا به آب دريا تشبيه شده

انسان معاصر محبت خود را بيش از گذشته تاريخ، متوجه امور دنيوي كرده است. سكولاريسم به معناي دنيوي ديدن امور، مباني اعتقادي بخش عظيمي از جوامع را تسخير كرده و در عمل نيز به صورت يك جريان اجتماعي بر عمل و زندگي بخش وسيع تري از زندگي و رفتار انسان معاصر سايه افكنده است.
قدرت، زيبايي، ثروت و شئون اجتماعي هنگامي كه به صورت دنيوي در نظر گرفته شود، محبوب و مطلوب بسياري از افراد مي شود، اگر چه هيچ يك از اين امور محبوب حقيقي نيست، بلكه محبوب هاي كاذب اند؛ زيرا زندگي دنيا براي كسي كه آن را هدف خود قرار داده، هيچ گاه باعث آرامش و قرار نخواهد شد، حال آنكه محبوب حقيقي سبب آرامش انسان مي شود.
طالب دنيا تا هنگامي كه فاقد دنيا است، آن را محبوب و مطلوب خود مي پندارد و در جستجوي آن بر مي آيد، اما هنگامي كه به آن مي رسد، ديگر بار ناخشنودي و نارضايتي پيشين خود را در مي يابد. امور دنيوي نه تنها به انسان آرامش نمي بخشند، بلكه به اضطراب و بي قراري او نيز مي افزايند. از همين روي، دنيا به آب شوري تشبيه شده است كه انسان فريب خورده، قبل از وصول و دستيابي، آن را مطلوب خود مي پندارد، اما پس از نوشيدن بر تشنگي اش افزوده مي شود. دنيا كالايي است كه به گونه اي فزاينده به حرص و هراس و دوست دار خود مي افزايد؛ حرص نسبت به آنچه ندارد و هراس نسبت به آنچه دارد. كسي كه در صحنه رقابت هاي دنيوي در آرزوي بر خاك ماليدن پشت رقيب و قرار گرفتن بر سكوي افتخار است، تا زماني كه به آرزوي خود نرسيده، نسبت به آن حريص است و اين حرص به گونه اي فزاينده ادامه مي يابد؛ زيرا به هر مقدار كه به هدف نزديك شود، ميدان هاي جديدي را در پيش روي خود مي بيند.
از حضرت عيسي (عليه السلام) روايت شده است كه مثل طالب دنيا، مثل كسي است كه آب دريا را مي نوشد؛ او هر چه بيشتر بياشامد، بر عطش خود مي افزايد تا هنگامي كه آب او را بكشد[1]. مشابه همين روايت از امام صادق (عليه السلام) نيز نقل شده است: «مثل الدنيا كمثل ماء البحر، كلما شرب منه العطشان ازداد عطشا حتي يقتله.»[2]
پي نوشت: ---------------------
[1] المحجة البضاء في تهذيب الاحياء، ج 5، ص 13.
[2] اصول كافي، كتاب ايمان و كفر، باب ذم الدنيا و الزهد فيها، ج2، ح 24.
هستي و هبوط، حميد پارسانيا، ص 133