مركز پاسخگويي به سوالات ديني انوارطاها

احكام شرعي

تفسير

تاريخ

كتابخانه

اعتقادات

مشاوره

ويژه ها

نماز

پاسخگويي آنلاين (ساعت پاسخگوي احكام شرعي 20 الي 21:30 شب10 صبح الي 11:30 ظهر)
0.0 (0)

چرا خداي مهربان تر از مادر، دوزخ را آفريد؟

/UploadedData/1/Contents/%D9%86%DB%8C%DA%A9%D9%88%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%86-%20%D8%AC%D9%87%D9%86%D9%851.jpg

در نظام حكيمانه الهى همان طور كه وجود بهشت در كل نظام هستى، ضرورى و سودمند است؛ وجود دوزخ نيز لازم و فايده ‏مند است. وقتى خداوند متعال نعمت ‏هاى خود بر بندگان را بر مى ‏شمارد، جهنم و عذاب ‏هاى آن را در رديف نعمت ‏ها قرار داده، مى ‏گويد: («... هذِهِ جَهَنَّمُ الَّتِي يُكَذِّبُ بِهَا الْمُجْرِمُونَ يَطُوفُونَ بَيْنَها وَ بَيْنَ حَمِيمٍ آنٍ فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ‏») [1]؛ «اين است همان جهنمى كه تبه ‏كاران آن را دروغ مى ‏خواندند؛ ميان آتش و آب جوشان مى ‏گردند. پس كدام يك از نعمت‏هاى پروردگارتان را منكريد؟»
يكى از فوايد دوزخ، اين است كه بسيارى از انسانها را از بدى، انحراف و كج‏روى باز مى ‏دارد. چه بسيار كسانى كه از خوف جهنم، به سعادت و شرافت‏ جاودانه نايل آمده ‏اند. اگر خداوند حكيم دوزخ را در شمار نعمت ‏ها آورده است، واقعاً نعمت بزرگى را تذكر داده؛ چرا كه بدون آن بيشتر انسان‏ ها اهل بندگى و حركت در جهت تكامل نيستند.
متكلمان، فيلسوفان و عارفان الهى به گونه ‏هاى مختلف پرده از راز وجود جهنم برگرفته، بر آن استدلال كرده ‏اند. برخى تا يازده دليل بر اين مطلب شمرده ‏اند كه به جهت اختصار به ذكر يكى از آنها بسنده مى‏ شود[2]: دوزخ چيزى جز تجسّم عينى كردار انسان نيست. كيفر اخروى مانند كيفرهاى دنيوى، امرى قراردادى و اعتبارى نيست؛ بلكه حقيقتى تكوينى و قهرى است كه از ناحيه خود انسان دامنگير او شده و او شعله ‏هاى آن را برمى ‏افروزد. كيفرهاى اعتبارى قابل وضع و رفع است، اما كيفر تكوينى باطن خود عمل است و عمل و كيفر دو روى يك سكه ‏اند. در چنين رابطه ‏اى وجود عمل سوء، مساوى با وجود كيفر است و بين آن دو فاصله ‏اى نيست.
از اين رو قرآن مى‏ فرمايد: («وَ مَنْ جاءَ بِالسَّيِّئَةِ فَكُبَّتْ وُجُوهُهُمْ فِي النَّارِ هَلْ تُجْزَوْنَ إِلَّا ما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ»)‏ [3]؛ «آنان كه كردار بد همراه خويش بياورند، به رو در آتش افكنده مى ‏شوند. آيا پاداشى جز آنچه عمل مى‏ كرديد خواهيد داشت؟»
در آيه ديگر آمده است: («يا أَيُّهَا الَّذِينَ كَفَرُوا لا تَعْتَذِرُوا الْيَوْمَ إِنَّما تُجْزَوْنَ ما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ»)‏ [4]؛ «اى كسانى كه كافر شده ‏ايد! امروز پوزش نخواهيد. همانا پاداش‏ كردارتان را مى‏ بينيد». خداوند براى آنان ابزار سوخت و سوزى غير از اعمال‏شان فراهم نكرده است؛ بلكه وجود ستمگر خود هيزم و ماده آتش‏زاى جهنم است: («وَ أَمَّا الْقاسِطُونَ فَكانُوا لِجَهَنَّمَ حَطَباً ») [5]. اين بشر ملحد و ستمگر است كه آتش جهنم را مى ‏افروزد و تنورش را گرم مى ‏سازد. بنابراين، بايد از خدا در رابطه با چنين آتشى پروا داشت: («فَاتَّقُوا النَّارَ الَّتِي وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجارَةُ») [6].
قرآن به حقيقت و بدون ارتكاب مجاز و استعاره مى‏ فرمايد: («إِنَّ الَّذِينَ يَأْكُلُونَ أَمْوالَ الْيَتامى‏ ظُلْماً إِنَّما يَأْكُلُونَ فِي بُطُونِهِمْ ناراً») [7]؛ «در حقيقت كسانى كه اموال يتيمان را از سر ظلم و ستم مى‏ خورند، جز اين نيست كه در شكم ‏هاى خود آتش مى‏ خورند».
در واقع خداوند انسان را به عنوان موجودى مختار آفريده است كه مى‏ تواند با كنش خوب خود، بهشتى جاودان بيافريند و همواره با آن زيست كند و يا جهنمى سوزان بسازد و در جهنم كرده‏ هاى خويش، خود را بسوزاند؛ بلكه بالاتر از اين انسان با سوء رفتارش، از خود وجودى جهنمى مى ‏سازد و خود جهنم خويش مى‏ شود. از همين رو بين عذاب و انسانى كه اصالت انسانيت خويش را از دست داده و به شيطانى جهنمى تبديل شده، انفكاك محال است.
البته بايد توجه داشت كه جهنم، تنها براى كسانى است كه همه راه‏هاى خوشبختى و ابواب سعادت چون توبه، شفاعت و مغفرت واسعه الهى را به روى‏ خود بسته ‏اند و هيچ عاملى نمى ‏تواند، بين آنان و كردار بدشان فاصله بيندازد و كسى كه به چنين مرحله ‏اى رسيده، خود آتش خويش را برافروخته است؛ بلكه خود و به دست خويش، آتش وجود خويش گشته و فاصله بين او و آتش محال است و مانند اين است كه بين شخص و خودش جدايى افتد.
اما درباره مهربانى خدا و مقايسه آن با مهربانى مادر گفتنى است: مهربانى مادر نيز جلوه ‏اى از مهربانى خدا است كه در نهان مادرها به وديعه نهاده شده است. به طور يقين مهربانى كه خداوند نسبت به بندگان دارد و مهلتى كه نسبت به خطاكاران مى‏ دهد، بسيار بيشتر است.
اما نكته مهم آن است كه رحمت و مهربانى خداوند، همراه با حكمت و عدالت است. از اين رو اگر خطا به اندازه‏ اى باشد كه نياز به تنبيه و يا اخراج داشته باشد، لازم است چنين كارى انجام بگيرد و اگر خطا بسيار سنگين باشد (مانند اعتياد و يا قتل ديگر بى‏ گناه)، حتى پدر و مادر نيز فرزند خود را به مراجع قضايى جهت مجازات معرفى مى‏ كنند.

پي نوشت:
[1]  سوره الرحمن (55)، آيه 43 و 44 ..

[2]  (1). جهت آگاهى بيشتر بنگريد: محمد حسن قدردان ملكى، جهنم چرا؟، قم: بوستان كتاب ..

[3] (2). نمل (27)، آيه 90 ..

[4]  (3). تحريم (66)، آيه 7 ..

[5] (1). جن (72)، آيه 15 ..

[6] بقره (2)، آيه 24 ..

[7] سوره نساء، آيه 

حميد رضا شاكرين، راز آفرينش، 55-57.

كاربر گرامي سوالات خود را از بخش "ارسال سوال ديني " ارسال كنيد.
Parameter:20783!model&76 -LayoutId:76 LayoutNameالگوي داخلي+++++++اعتقادات