چرا اصول دين، در پنج اصل محدود است؟
1- دعوت پيامبران الهي در دو چيز خلاصه مي شود:
يك) عقايدي كه حكم اساس و ريشه دين است.
دو) دستورهاي عملي كه متناسب با عقايد و برخاسته از آنها مي باشد.
لذا دانشمندان اسلامي بخش عقايد دين اسلام را اصول دين، و بخش احكام عملي را فروع دين ناميده اند..
2- حال، اصول دين را پنج تا شمرده اند بدين خاطر كه:
اديان توحيدي كه اديان آسماني و حقيقي هستند داراي سه اصل كلي مشترك مي باشند: اعتقاد به خداي يگانه (توحيد)، اعتقاد به زندگي ابدي براي هر فردي از انسان در عالم آخرت (معاد) و اعتقاد به بعثت پيامبران توسط خدا براي هدايت بشر به سعادت دنيا و آخرت (نبوت).
در واقع، اين اصول سه گانه پاسخ هايي است به اساسي ترين سؤالاتي كه براي هر انسان آگاهي مطرح مي شود: مبدأ هستي كيست؟ پايان زندگي چيست؟ از چه راهي مي توان بهترين برنامه زيستن را شناخت؟(1)
اما اصل امامت و عدل هم به عنوان معرف مكتب و مذهب تشيع، از اصول دين شمرده شده است. زيرا اصل امامت در مقابل اهل تسنن است كه به امامت معتقد نيستند و اصل عدل در برابر گروه اشاعره، از اهل سنت است كه به عدل اعتقاد ندارند. (2)
3- نتيجه:
گر چه در مكتب اسلام، عقايد بيش از پنج اصل است، ولي به لحاظ اهميتي كه اين پنج اصل دارند، چه از نظر پايه و اساس بودن و چه از نظر معرف مذهب خاص بودن، علماي تشيع اين پنج اصل را به عنوان اصول دين ذكر كرده اند.
ضمنا در مواردي به دو اصل "امامت" و "عدل" نيز « اصول مذهب» مي گويند.
پي نوشت ها:
1 - محمد تقي مصباح يزدي، آموزش عقايد، ج 1 و 2، ص 31 - 32.
2 - مرتضي مطهري، آشنايي با علوم اسلامي(كلام، عرفان) ص 60.