هنگام بعثت چه آيه اي بر پيامبراكرم(ص) وحي شد و آيا قبل از بعثت هم پيامبر وحي اي دريافت مي كرد؟
به نقل اكثريت مفسرين و محدثين، پنج آيه اول سوره علق اولين آياتى است كه هنگام بعثت بر آن حضرت نازل شده است. برخي ديگر تمام سوره علق را[1] و برخي آيات اوليه سوره مدثر[2] را اولين آيات نازل شده مي دانند. اما نظريه غالب همان نظر اول است كه پنج آيه اول سوره علق را اولين آيات نازل شده مي داند.
حضرت محمد صلّى اللّه عليه و اله از كودكى در عين عنايت پروردگار بود و نظر مهرآميز آفريدگارش او را از عقايد باطل و اعمال ناشايست جاهلى بركنار مى داشت و فضايل اخلاقى را به وى مى آموخت، تا به حدّ اعلاى عقل و كمالات انسانى نايل شد، به گونه اى كه از جوانى در بين مردم به لقب «امين» شهرت يافت. اين وصف جلوه اى است از خرد ناب و سرشت پاك و فطرت سالم آن حضرت كه با ستايش و پرستش خداى يكتا تقويت مى شد. در اين سير معنوى از برنامه هايى كه آن جناب اجرا مى كرد- بويژه در سالهاى نزديك بعثتش- خلوت گزينى و رفتن به غار حرا در ماه رمضان براى اعتكاف و عبادت بود كه آن را «تحنّث» مى گفتند، و معنى لغوى اش دورى از «حنث» يعنى گناه است.[3] به دليل همين عبادات و فضايل اخلاقي، پيش از وحى صريح و آمرانه «اقرء»، رؤياهاى روشنى چون سپيده صبح بر پيامبر اكرم نمايان مي شد و گاه صدايى چون بانگ جرس «طنين زنگ» بگوشش مي رسيد. زمانى پس از ديدن اينگونه رؤياها و شنيدن صداها، در خلوتگاهش نور تابانى مي ديد و نداى «يا محمد!» مى شنيد. اين حالات و مناظر گويا پيش درآمدهايى بود تا ذهن و قلبش را براى ظهور وحى و نزول آيات آماده و مأنوس نمايد و به انديشه اش وا دارد و روحش را بدان سوى كشاند. پيامبر اكرم در سالهاى پيش از بعثت در هر سال روزها و هفته ها و ماه هايى را در غار حراء خلوت مى گزيد و به عبادت و تفكر مى پرداخت. چون سن ايشان به چهل رسيد، در حالي كه در آن غار به عبادت و تفكر مشغول بود ناگهان صدايى بگوشش رسيد كه مي گفت: «اقرء»! خود را آماده كرد و ذهنش را متوجه آن بانگ نمود و گفت: «ما انا بقارئ!»: پس از سه بار تكرار، ندا آمد: «اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذِي خَلَقَ، خَلَقَ الْإِنْسانَ مِنْ عَلَقٍ، اقْرَأْ وَ رَبُّكَ الْأَكْرَمُ، الَّذِي عَلَّمَ بِالْقَلَمِ، عَلَّمَ الْإِنْسانَ ما لَمْ يَعْلَم». و اينگونه اولين وحي قرآني بر حضرت وارد شد.[4]
پي نوشت:
[1] . الميزان في تفسير القرآن، دفتر انتشارات اسلامى جامعه مدرسين حوزه علميه قم ،1417،ج20، ص: 322
[2] . الكشاف عن حقائق غوامض التنزيل، دار الكتاب العربي ،بيروت،1407،ج4، ص: 644
[3] .آشنايى با علوم قرآنى، محمد مهدى ركنى يزدى، آستان قدس / سمت، مشهد/تهران،1379، ص: 12
[4] . پرتوى از قرآن، طالقانى، سيد محمود ، شركت سهامى انتشار ،تهران،1362، ج4، ص: 175-176
برچسب: