مركز پاسخگويي به سوالات ديني انوارطاها

احكام شرعي

تفسير

تاريخ

كتابخانه

اعتقادات

مشاوره

ويژه ها

نماز

پاسخگويي آنلاين (ساعت پاسخگوي احكام شرعي 20 الي 21:30 شب10 صبح الي 11:30 ظهر)
0.0 (0)

نقش امام جواد در گسترش و تعميق باورهاي اسلامي

 

همانطور كه مي‌دانيم، امامت امام جواد اولين تجربه امامت راستين در جامعه شيعي است. تجربه‌اي كه در آن شيعيان بايد بفهمند و بدانند كه در امامت، سن و سال –خردسال و يا سالمند- هيچ دخالتي ندارد. درهرحال پس از شهادت امام رضا در سال 203ق امام جواد درحالي كه حدود نه سال داشت به امامت رسيد. از اين­رو حضرت به دنبال آن بود تا اين عقيده را مستحكم و مستدل نمايد و براي كسي، چه در جامعه شيعه و چه در ميان غير آنان، عذري باقي نگذارد:
امام به علي بن أسباط فرمود: «علي! خداوند درباره امامت، همانند نبوت استدلال مي­كند. خداوند مي­فرمايد «و آتيناه الحكم صبيا»(ما حكم او - عيسي بن مريم - را در خردسالي به او عنايت كرديم) و مي­فرمايد «و لما بلغ أشده ..»(وقتي به رشد سني خود رسيد او را پيامبر كرديم) پس هم مي­شود امامت را به كودك داد و هم به شخصي چهل ساله».[1]
همچنين وقتي عده­ اي خردسالي حضرت را پيش كشيدند ايشان فرمود: «چه چيزي را خرده مي­ گيرند؟! خداوند مي­فرمايد «قل هذه سبيلي أدعو الي الله أنا و من اتبعني» (اي پيامبر خدا بگو: اين راه من است كه به‌همراه آنكه پيرو من است به آن دعوت مي­كنم). به‌خداوند سوگند! در آن زمان، جز علي بن ابي طالب كه نه سال داشت، كس ديگري همراه پيامبر خدا نبود. من هم الآن نه سال دارم[2].
در اين ميان نبايد از نقش مؤثر علي بن جعفر؛ عموي امام رضا عليه‌السلام ؛ غافل شد:
محمد بن حسن بن عمار مي‌گويد: دو سال بود كه در مدينه به مجلس درس علي بن جعفر مي­ رفتم و روايات او را از برادرش امام كاظم مي ­نوشتم. روزي همينطور كه با گروهي ديگر پيش او بودم، ابوجعفر (امام جواد) وارد مسجدالنبي شد و علي، با ديدن او سريع برخاست و به استقبال او رفت و دستش را بوسيد. ابوجعفر گفت: عمو! بنشين. و او با احترامي خاص جواب داد: سرورم! وقتي شما ايستاده­ ايد چطور مي­توانم بنشينم؟ پس از آنكه علي بن جعفر به جلسه درس خود بازگشت، حاضرين به سرزنش او پرداختند كه: تو عموي پدر اين نوجوان هستي و باز با او اين چنين رفتار مي­كني؟! علي جواب داد: ساكت باشيد! سپس ريش خود را با دست گرفت و گفت: وقتي خداوند اين ريش سفيد را قابل ندانسته و اين نوجوان را قابل دانسته، چرا منكر برتري او شوم؟ من از گفتار شما به خداوند پناه مي­ برم. من برده او هستم.[3]
از خود علي‌ بن جعفر نقل شده: «روزي شخصي كه به گمانم از گروه واقفه بود از من پرسيد: برادرت امام كاظم چه شد؟ گفتم: از دنيا رفت. گفت: از كجا مي­ گويي؟ گفتم: هم اموالش تقسيم شد و هم زنانش به ازدواج رفتند و هم امام پس از او زبان گشود ... گفت: امام پس از او كيست؟ گفتم: پسرش ابوجعفر. گفت: با چنين سن و جايگاهي صحبت از امامت اين نوجوان مي­ كني؟! گفتم: در نظرم شيطان مي­ آيي. سپس ريشش را گرفته بالا آورد و افزود: وقتي خداوند او را قابل دانسته و اين ريش سفيد را نه، از دست من چكار مي­آيد؟».[4]
پي نوشت: --------------------
[1] . صفار قمي، بصائرالدرجات، ص258، باب في الأئمة أنهم يعرفون الأضمار، ح10؛ كليني، الكافي، ج1، ص494، كتاب الحجة، باب مولد أبي­ جعفر الثاني، ح3 و ص384 باب حالات الائمة في السن، ح7 ؛ شيخ مفيد، الارشاد، ج2، ص292و293؛ مسعودي، اثبات الوصية، ص231.
[2] . كليني، الكافي، ج1، ص384، كتاب الحجة، باب حالات الأئمة في السن، ح8.
[3] . كليني، الكافي، ج1، ص322، ح12.
[4] . براي اين دو ماجرا ر.ك:شيخ طوسي، اختيار معرفة الرجال، ص429، ش803.

 

امام جواد برخورد متقابل جايگاه دوران امام رضا محمد تقي
مقام
كاربر گرامي سوالات خود را از بخش "ارسال سوال ديني " ارسال كنيد.
Parameter:6296!model&78 -LayoutId:78 LayoutNameالگوي داخلي+تاريخ+++++++