اين كتاب حاصل دو دهه تحقيق مي‌باشد. در اين كتاب شواهد و مداركي ارائه مي‌شود كه نشان مي‌دهد بعضي از قبايل سرخپوست آمريكا اصلا ايراني مي‌باشند و براي اثبات اين موضوع بيش از پانصد سند و اثر ارائه مي‌شود. همچنين بيش از پانصد عكس از دو تمدن به نمايش گذاشته مي‌شود كه در آنها تشابهات دو تمدن با هم تطبيق داده مي‌شود. (معرفي پشت جلد)
غرض از نوشتن اين كتاب اثبات اين موضوع مي‌باشد كه بعضي از اقوام و تمدن‌هاي قاره‌هاي امريكا از ايران نشأت گرفته است و در اين قاره اقوامي از مسلمانان وجود داشته‌اند و در اين راه بيش از 1000 دليل و سند و عكس ارائه مي‌شود. مردم و اقوام مختلفي از جهان پيش از غربي‌ها پا در سرزمين امريكا گذاشتند، و غربي‌ها آخرين قومي بودند كه به اين سرزمين رسيدند، غربي‌ها تاريخ سرزمين امريكا را آن گونه كه خود خواستند نوشتند، نه آن گونه كه حقيقت داشته و دارد.
حداقل سود خواندن اين كتاب دانستن گوشه‌هايي از تاريخ امريكا مي‌باشد كه به عمد از ديد همگان دور نگه داشته مي‌شود.
عموم مردم جهان حتي بوميان امريكا از تاريخ خود بي‌خبرند و آنچه از تاريخ مي‌دانند عموما از فيلم‌ها و كارتون‌هايي مي باشد كه دستگاه رسانه‌اي غرب به خورد مردم داده است. (ص 13)
نوشتن در مورد ارتباط ايران باستان با قاره امريكا بسيار مشكل مي‌باشد زيرا حتي يك كتاب هم در اين مورد وجود ندارد، از طرفي تعداد اندك كتابي هم كه در مورد حضور ديگر اقوام در امريكا نوشته شده است، حتي يك عدد از آن هم در ايران موجود نمي‌باشد. (14)
حدود 2500 سال تاريخ مدون داريم كه ايرانيان به تمام مناطق جنوب شرق آسيا و درياي چين و ژاپن، هم از راه خشكي و هم از راه دريا رفت و آمد داشته‌اند. ده‌ها كتاب از دريانوردان و سياحان ايراني در اين مورد وجود دارد.
صدها جزيره و ده‌ها بندر در اين نواحي نامي ايراني دارند، ده‌ها قوم ايراني هنوز در ژاپن، چين، مالزي و اندونزي و ... زندگي مي‌كنند، اقوامي چون شبان‌كاره، سياك، جاوئي، لر و آينو و آيغور. كلمات فارسي در جنوب شرق آسيا به خصوص در كشتي‌راني بالغ بر چند صد عدد مي‌باشد.
حروف ربط و دستور زبان آنها در بسياري از موارد شبيه فارسي مي‌باشد و صدها تشابه ديگر در آداب و رسوم و لباس و باورهاي آنها وجود داد. از طرفي روح سلحشوري و شجاعت و كشف سرزمين‌هاي جديد در روح ايراني بيداد مي‌كند. ضمناً آنها قادرند كشتي‌هاي فوق سبكي بسازند كه بسيار سريع و چابك فاصله بندر سوماترا تا بندر كانتون چين را 20 روزه بپيمايند، كه در آن زمان معجزه بوده است. حال شما بگوييد شما 2 هزار سال در اطراف قاره استراليا رفت و آمد داشته باشيد، با اين همه علم و امكانات، ولي آن را كشف نكرده باشيد، اما يك اروپايي به نام آقاي تاسماني يا آقاي جيمز كوك يا ماتيو فليندز از آن سر دنيا با كشتي‌هايي كه در مقابل كشتي‌هاي ايراني لگن هم حساب نمي‌شده، آن هم با راهنماي محلي از آنجا رد مي‌شوندو آن گاه آنها كاشف استراليا مي‌شوند.
حال اگر ده‌ها دليل و نقشه و مدرك مستند و علمي ارائه كنيد كه ايراني‌ها در آن سرزمين قرن‌ها حضور داشته‌اند، هيچ فايده ندارد. ...
ايراني‌ها دو هزار سال زودتر از اروپائيان قاره افريقا را دور زده بودند. (صص 16 و 17)