قديميترين سندي كه درباره شهادت حضرت رقيه(س) موجود است

برخي از مقتلهاي متأخر داستاني دربارة شهادت دختري خردسال از امام حسين(ع) در مدت اقامت اهلبيت در دمشق، گزارش كردهاند. قديميترين گزارش موجود در اين باره از عمادالدين حسنبنعلي طبري است كه از وفات دختري چهارساله ـ بدون ذكر نام ويـ در مدت اسيري در دمشق ياد كرده است. وي گزارش يادشده را از كتاب الحاوِيَةُ فِي مَذَمّاتِ معاوية يا مَثالِبُ بنياُمَيَّة، كه نسخهاي از آن بهجا نمانده، نوشتة قاسمبنمحمدبناحمد مأموني از انديشمندان اهلسنت،[1] چنين نقل كرده است:
در حاويه آمد كه زنان خاندان نبوت در حالت اسيري، حال مرداني را كه در كربلا شهيد شده بودند، بر پسران و دختران ايشان پوشيده ميداشتنند و هر كودكي را وعدهها ميدادند كه پدر تو به فلان سفر رفته است، بازميآيد؛ تا ايشان را به خانة يزيد آوردند. دختركي بود چهارساله، شبي از خواب بيدار شد و گفت: پدر من حسين كجاست؟ اين ساعت او را به خواب ديدم [كه] سخت پريشان [بود]. زنان و كودكان جمله در گريه افتادند و فغان از ايشان برخاست. يزيد خفته بود. از خواب بيدار شد و حال تفحص كرد. خبر بردند كه حال چنين است. آن لعين در حال گفت كه بروند و سر پدر او را بياورند و در كنار او نهند. ملاعين سر بياوردند و در كنار آن دختر چهارساله نهادند. پرسيد: اين چيست؟ ملاعين [گفتند]: سر پدر تو است. آن دختر بترسيد و فرياد برآورد و رنجور شد و در آن چند روز، جان به حق آفرين تسليم كرد.[2]
پي نوشت:------------------
[1]. شيخعباس قمي، الفوائد الرضويه في احوال علماء المذهب الجعفريه، ص113.
[2]. عمادالدين طبري، كامل بهايي، ج2، ص179. طبري دوازده سال صرف تأليف اين كتاب كرد و در سال 675 قمري از تأليف آن فارغ شد. ازآنجاكه وي اين كتاب را به نام بهاءالدين محمد صاحبديوان (حاكم ايران) در زمان حكومت هلاكوخان تأليف كرده، آن را كامل بهايي در سقيفه ناميده است (شيخعباس قمي، الفوائد الرضويه في احوال علماء المذهب الجعفريه، ص112). محدث بزرگ، مرحوم شيخعباس قمي، در شرح وقايع اقامت اهلبيت در دمشق، عين اين قضيه را با همين عبارات در منتهي الامال (ج2، ص1002)، به نقل از عمادالدين طبري آورده است. علاوه بر آن، در كتاب الفوائد الرّضويه في احوال علماء المذهب الجعفريه نيز در شرح حال عمادالدين حسنبنعلي، ضمن شمارش فوايد كتاب كامل بهايي، قضية دختر خردسال را عيناً آورده و آن را از فوايد اين كتاب شمرده است (شيخعباس قمي، الفوائد الرضويه في احوال علماء المذهب الجعفريه، ص113).