قال رسول الله(صلي الله عليه و آله و سلم): لكل شيء زكاة وزكاة الابدان الصيام.
پيامبر اكرم(صلي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند: هرچيزي زكاتي دارد و زكات بدنها روزه است. (1)
قال الامام علي (عليه السلام): الصيام اجتناب المحارم كما يمتنع الرجل من الطعام و الشراب.
حضرت علي (عليه السلام) مي فرمايند: روزه دوري نمودن از حرام هاست، همچنان كه از خوردن و آشاميدن خوداري مي كند. (2)
قالت فاطمه الزهراء (عليها السلام): فرض الله الصيام تثبيتا للاخلاص.
حضرت فاطمه ي زهرا (عليها السلام) فرمودند: خداوند روزه را براي استواري اخلاص، واجب فرمود. (3)
قال الامام الصادق (عليه السلام): نوم الصائم عبادة و حمته تسبيح، و عمليه متقبل و دعاوه مستجاب.
حضرت امام صادق (عليه السلام) فرمودند: خواب روزه دار، عبادت و سكوتش، تسبيح و عملش، پذيرفته و دعايش مستجاب است.(4)
الامام العسكري (عليه السلام) لما سئل عن علة وجوب الصوم – ليجد الغني مس الجوع فيمن علي الفقير.
حضرت امام حسن عسگري (عليه السلام) در پاسخ به پرسش از علت واجب شدن روزه فرمودند: تا توانگر درد گرسنگي را بچشد و در نتيجه به نيازمند كمك كند.(5)
قال رسول الله (صلي الله عليه و آله و سلم): من منعه الصوم من طعام يشتهيه،كان حقا علي الله ان يطعمه من طعام الجنة و يسقيه من شرابها.
حضرت رسول اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند: هر كه روزه او را از خوردن غذايي كه هوس آن را كند باز دارد. بر خداست كه وي را از غذاي بهشت سير كند و از شراب بهشتي بنوشاندش.(6)
قال الامام علي (عليه السلام): نوم الصائم عبادة و صمته تسبيح، و دعاؤه مستجاب و عمله مضاعف. ان للصائم عند افطاره دعوة لاترد.
حضرت علي (عليه السلام) مي فرمايند: خواب روزه دار، عبادت و سكوتش، تسبيح و دعايش پذيرفته و عملش دو چندان است دعاي روزه دار به هنگام افطار از درگاه خدا رد نمي شود. (7)
قالت فاطمه الزهرا(عليها السلام): ما يصنع الصائم بصيامه إذا لم يصن لسانه و سمعه و بصره و جوارحه؟!
حضرت فاطمه ي زهرا (عليها السلام) فرمودند: اگر روزه دار زبان و گوش و چشم واعضا و جوارح خود را از گناه نگه ندارد روزه به چه كاراو مي آيد؟!
قال الامام الصادق (عليه السلام):ان الله تبارك و تعالي يقول: الصوم لي و انا اجزي عليه.
حضرت امام صادق (عليه السلام) فرمودند: خداي تبارك و تعالي مي فرمايند: روزه از من است و پاداش آن را هم مي دهم.(8)
منبع:
1- ميزان الحكمه، ج7، ص 3208.
2- بحارالانوار، ج96، ص 294.
3- بحارالانوار، ج96، ص 368.
4- من لايحضرالفقيه، ج2، ص 76.
5- بحارالانوار، ج96، ص 369.
6- بحارالانوار، ج40، ص 331.
7- ميزان الحكمه، ج7، ص 3210.
8- اصول كافي، ج4، ص 63.