دانشمندان خراسان معمولا در چه موضوعاتي از امام رضا(ع) سوال مي كردند؟

مسافرت امام رضا ـ عليه السلام ـ به خراسان فرصت مناسبي بود تا آن حضرت علوم و معارف اسلام را منتشر و در دسترس علما و دانشمندان قرار دهد و همين امر موجب شد بحث و مناظره بين مسلمانان و علماي اديان توسعه يافته و مباحثه مذهبي رايج شود(1) معمولاً سؤال و جواب ها در رابطه با اديان و كلام و غيره از قبيل صفات الهي (2)، تفسير قرآن (3)، اثبات معاد (4)، قضاء و قدر (5) و ... بود كه از باب نمونه به يك مورد اشاره مي كنيم:
به دستور مأمون، مجلسي از فقها و فيلسوفان فرقه هاي مختلف، در حضور امام رضا ـ عليه السلام ـ تشكيل شد و خود مأمون نيز در مجلس شركت نمود، در اين مجلس، يكي از علماء از امام رضا ـ عليه السلام ـ پرسيد: مقام امامت براي مدّعي آن، از چه راه ثابت مي شود؟
امام رضا ـ عليه السلام ـ فرمود: با تصريح پيامبر ـ صلي الله عليه وآله وسلم ـ و دلايل ثابت مي گردد؛
عالم گفت: دلالت بر صدق امام چيست؟
امام رضا ـ عليه السلام ـ فرمود: در علم و استجابت دعاي او.
عالم گفت: شما چگونه از حوادث خبر مي دهيد؟
حضرت فرمود: بر اساس عهدي كه بين ما و رسول خدا ـ صلي الله عليه وآله وسلم ـ وجود دارد.
عالم گفت: شما از دلهاي مردم چگونه خبر مي دهيد؟
امام فرمود: آيا سخن پيامبر ـ صلي الله عليه وآله وسلم ـ به شما نرسيده كه فرمود: ( اِتَّقوُ فَراسَهِ المؤمنِ فِانَّهُ يَنْظُرُ بنُور الله) مراقب فراست و تيز هوشي مؤمن باشيد چرا كه او به كمك نور خدا مي نگرد
عالم گفت: آري؛ اين سخن به ما رسيده است.
امام رضا ـ عليه السلام ـ فرمود: هيچ مؤمني نيست مگر اينكه داراي هوش تيز و سرعت انتقال است، و با نور خدا به اندازه ايمان و بصيرت و شناختش، به اشياء مي نگرد و خداوند در وجود امامان ـ عليهم السلام ـ آنچه را كه در ميان همه مؤمنان پخش نموده جمع كرده است (يعني همه فضايل وفراست مومنان در وجود ما موجود است قرآن در آيه 75 سوره حجر مي فرمايد: « اِنَّ فيِ ذلك لآياتٍ لِلْمُتَوَسّمين» در اين سرگذشت عبرت انگيز (عذاب قوم لوط) براي هوشياران نشانه هايي است. نخستين شخص از بين هوشياران، پيامبرـ صلي الله عليه وآله وسلم ـ بود. سپس اميرمؤمنان علي ابن ابي طالب ـ عليه السلام ـ و پس از آن حسن ـ عليه السلام ـ. حسين ـ عليه السلام ـ و امامان و فرزندان حسين ـ عليه السلام ـ تا روز قيامت.
در اين هنگام مأمون به امام رضا ـ عليه السلام ـ نگاه كرد و گفت: أي ابوالحسن بر بيان خود بيفزا، و بيشتر ما را بهره مند كن، و خصايص امامان ـ عليهم السلام ـ را كه خداوند عطا نموده، براي ما بيان كن.
حضرت فرمود: خداوند ما را با روحي كه از جانب اوست، تأييد مي كند، آن روح، پاك و مقدس است و از فرشتگان نيست، همراه هيچ كس از پيشينيان نبود، فقط با پيامبر اسلام ـ صلي الله عليه وآله وسلّمـ و با امامان است آن روح امامان را تائيد و موفق مي سازد، آن ستوني از نور بين ما و خداي بزرگ است.
مأمون گفت: نظر شما درباره (رجْعَتْ ) بازگشت مردگان در دنيا چيست؟
امام فرمود: رجعت حقّ است، در ميان امتّ هاي پيشين بوده، و قرآن از رجعت سخن گفته است و رسول خدا ـ صلي الله عليه وآله وسلم ـ فرمود: در اين امّت همه آنچه در امت هاي قبل بود بدون كم و كاست نيز هست و وقتي كه حضرت مهدي (عجّل الله تعالي فرجه الشريف ) از فرزندانم خروج و قيام كرد، عيسي ـ عليه السلام ـ از آسمان فرود مي آيد و در نماز به او اقتدا مي كند، اسلام در آغاز غريب بود، و در آينده نيز غريب خواهد شد خوشا به حال غريب ها، شخصي از رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله وسلم ـ پرسيد: پس از آن چه خواهد شد؟ پيامبر ـ صلي الله عليه وآله وسلم ـ در پاسخ فرمود: آنگاه حق به صاحبش بر مي گردد.
مأمون گفت: شما درباره تناسخ (انتقال روح مرده به زنده ديگر) چه مي گوييد؟
امام فرمود: كسي كه معتقد به تناسخ باشد به خدا كافر شده و بهشت و جهنم را انكار كرده است.
مأمون گفت: شما در باره مسخ شدگان چه مي گوييد؟
امام فرمود: آنها قومي بودند كه خداوند بر آنها غضب كرد و به صورت (ميمون وخوك ) مسخ نمود و پس از سه روز مردند و نسلي از آنها بجاي نماند، آنچه در دنيا از ميمون و خوك و... وجود دارد كه نام مسخ شده بر آنها نهاده اند، مانند ساير حيوانات حرام گوشت هستند (نه اينكه قبلاً انسان بوده اند و بعداً اين طور شده اند).
مأمون گفت: اي ابوالحسن (عليه السلام ) خداوند مرا بعد از تو زنده نگذارد، سوگند به خدا علم صحيح تنها نزد شما و نزد خاندان شما است: و علوم پدرانت نزد تو مي باشد (6).
پي نوشت ها:
(1) ره توشة ماه رمضان، قم، انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزة علميّة، مقالة صافي، امام رضا(ع) و ولايت عهد
(2) اصول كافي، نشر دارالكتب اسلامي، ج 1، ص80 تا 81
(3) همان
(4) همان
(5) همان، ص78
(6) صدوق، عيون اخبار الرضا، ج2، ص200 تا 202