آيا مي شود در جواني نهايت لذت را برد و در پيري توبه كرد و نماز خواند؟

بعضي ها مي گويند بگذار تا در دوران جواني به سر مي بريم از جوانيمان نهايت لذت را ببريم و به اصطلاح عشق دنيايمان را بكنيم، بعد كه پير شديم توبه مي كنيم و آن موقع نماز مي خوانيم؟
اولا: هيچ تضميني براي زنده ماندن انسان ها تا يك لحظه بعد وجود ندارد چه به اينكه بخواهد انسان براي خود وعده رسيدن به دوران پيري و كهنسالي تضمين نمايد.
بهترين دليل اين مدعا هم تصاوير جوانان و نوجواناني مي باشد كه به بهانه هاي مختلف از دنيا رفته اند و دوران پيري را درك نكرده اند و ما هر روز در گوشه و كنار خيابان نظاره گر تصاوير آنها مي باشيم.
بنابراين اين سخن تنها وسوسه اي از سوي شيطان براي دور كردن انسان ها از خداوند متعال مي باشد.
ثانيا: از كجا معلوم كه انسان موفق به توبه شود، زيرا پس از اينكه انسان به گناه عادت كرد دلش سخت شده و ديگر هيچ گونه رغبتي به توبه و بازگشت پيدا نمي كند و اگر بر فرض هم موفق به توبه شد باز هيچ تضميني بر پذيرش توبه از سوي خداوند وجود ندارد.
ثالثا: روايات نقل شده گوياي آن است كه خداوند متعال عبادت جوانان را بيش هر چيزي دوست دارد و عبادت در اين دوران به هيچ عنوان قابل قياس با دوران كهنسالي نمي باشد برخي از اين روايات از قرار ذيل مي باشد:
- مباهات خداوند به عبادت جوان
رسول خدا - صلي الله عليه وآله -:« خداوند به وجود جوان اهل عبادت بر فرشتگان مباهات مي كند و مي فرمايد: بنده مرا ببينيد! به خاطر من چگونه از لذت جسماني خويش گذشته است.»[1]
- برابري با عبادت هفتاد و دو صديق
رسول خدا -صلي الله عليه وآله – در توصيه به اباذر فرمودند: «اي ابوذر! هيچ جواني ترك دنيا و لذايذ دنيا آن را نمي كند و جواني خويش را در اطاعت و عبادت پروردگار بزرگ صرف نمي نمايد، مگر آن كه خداوند اجر و پاداش هفتاد و دو صديق به او اعطاء مي فرمايد.»[2]
- قرار گرفتن در سايه رحمت الهي
رسول خدا -صلي الله عليه وآله -: « خداوند هفت گروه را در سايه رحمت خود جاي مي دهد، روزي كه سايه اي جز سايه او نيست: اول زمامداران دادگر و دوم جواني كه در عبادت خداوند پرورش يافته باشند.»[3]
- نماز در دوران جواني
امام باقر - عليه السلام – به جوانان توصيه نموده اند: « اي طالب علم ! نماز را به پا دار، قبل از آن كه پيري و سستي فرا رسد، كه آن وقت قدرت نمازگزاردن را نداري و براي تو ميسر نيست (و شايد اشاره به پس از مرگ باشد)»[4]
پي نوشت :
[1] - نهج الفصاحة مجموعه كلمات قصار حضرت رسول ص، ص 303
[2] - بحار الأنوار، ج74، ص 86
[3] - نهج الفصاحة مجموعه كلمات قصار حضرت رسول ص، ص 521
[4] - بحار الأنوار، ج75، ص 451