برخي اوهام وخرافات رايج درميان قبايل عرب رابيان كنيد.
به گفته مسعودى بعضى از عرب عقيده به وجود پرندهاى به نام «هام» داشتند و مىگفتند هام روح آدمى است كه پس از مرگ يا قتل به صورت مرغى در مىآيد و پيوسته در اطراف قبر او نوحه سرائى مىكند، و اخبار دنيا را به مقتول يا متوفى مىدهد و در جلو خانه بازماندگان شخص در گذشته به سر مىبرد.
بعضى ديگر «ذات انواط را پرستش مىكردند، عبادت ذات انواط همان دخيل بستن بود. ذات انواط در وادى نخله قرار داشت و از زيارتگاههاى مردم مكه به شمار مىرفت. ذات انواط درخت بزرگ سبزى بود كه كفار قريش و ساير قبائل عرب هر سال به زيارت آن مىرفتند و سلاحهاى خود را بر آن مىآويختند. در آنجا قربانى مىكردند، و يك روز در آنجا مىماندند .
به ذات انواط چيزهايى به عنوان دخيل مىآويختند و حاجت و مراد مىخواستند.
جمعى ديگر از عرب معتقد به وجود «غول» بودند، و عقيده داشتند كه غولها در شبها و جاهاى خلوت پيدا مىشوند يا در بيابانها سر راهها را مىگيرند و باعث آزار آدمى مىشوند. عرب هم در صدد بر مىآمد كه غول را تعقيب كند و نگذارد به او آسيبى برساند.
منبع:
تاريخ اسلام از آغاز تاهجرت علي دواني ص23