آيا حضرت زينب(س) با ديدن سر مطهر سيدالشهدا(ع) سر خود را به محمل كوبيدند؟

آيا اين مسئله صحت دارد كه ميگويند حضرت زينب سلام الله عليها در كوفه با ديدن سر مطهر حضرت سيد الشهدا (س) سر خود را به محمل كوبيدند به گونهاي كه خون از آن جاري شد؟!
در اينباره در برخي كتابها آمده است: [ناقل] به هنگامي كه در حال بازسازي دروازه اصلي شهر كوفه بوده هياهويي ميشنود و به سمت هياهو حركت كرده و ميبيند اسراي واقعه عاشورا سوار بر شترها در كجاوهاند. در اين هنگام سر بريده امام حسين (ع) را بالاي نيزه ميبرند كه حضرت زينب با مشاهده سر بريده برادر، سر خود را از فرط ناراحتي به چوب محمل ميكوبد، به گونهاي كه خون از زير مقنعهاش جاري ميشود. و با چشم گريان اشعاري را قرائت ميكنند.[1]
ماجراي فوق به نقل از فردي بنام «مسلم جَصّاص(گچكار)» و در كتابي به نام «نورالعين في مشهد الحسين» ميباشد. در نقد اين ماجرا بايد به نكات زير اشاره نمود:
1. نويسنده اين كتاب مشخص نيست. بله برخي اين كتاب را «ابراهيم بن محمد نيشابوري اسفرايني» نسبت دادهاند اما هرگز مدعي آن نبودهاند كه اين نسبت صحيح ميباشد.
2. اسفرايني شخصي اشعري مذهب و شافعي مسلك بوده است نه شيعه.
3. بسياري از علما تصريح كردهاند كه اين كتاب بياعتبار ميباشد. چنانچه محدث بزرگوار مرحوم شيخ عباس قمي صاحب مفــاتيح الجنـــــــان بيان ميكند كه : نسبت سر شكستن به حضرت زينب بعيد است چون ايشان عقيله بني هاشم و صاحب مقام رضا و تسليم است.[2] وي سپس با استناد به كتابهاي معتبر مينويسد كه اصلاً محمل و هُوْدَجي در كار نبود تا آن حضرت سرش را به آن بكوبد .
در ميان انديشمندان جهان تشيع عالم بزرگوار «آيتالله حاج ميرزا محمد ارباب» نيز بر بياعتبار بودن كتاب «نورالعين» و بي اساس بودن گفته هاي «مسلم جصاص» تاكيد دارد.[3]
4. اين ماجرا تنها در كتاب «نورالعين» آمده است و در هيچ يك از منابع كهن تاريخي و در ساير كتابهاي معتبر ديني اين مطلب گزارش نشده است .
5. اين گزارش بدون سند بيان شده است. به عبارت ديگر راويان آن در جايي ذكر نشده است . اين مسئله سبب بياعتبار شدن اين گزارش ميشود.
6. در اشعاري كه به حضرت زينب نسبت داده اند مصرعي آمده كه در آن حضرت خطاب به امام حسين ( ع ) ميفرمايند: " اگر با من حرف نمي زني لااقل با دختر صغير خود فاطمه سخن بگو ". در حالي كه بنا به تصريح همه مورخان اسلامي ، فاطمه بنت الحسين كه فاطمه كبري هم خوانده ميشود در آن زمان (حادثه عاشورا) زن بزرگ و شوهر داري بود كه همسرشان حسن بن حسن( ع ) معروف به حسن مثني بوده و در روز عاشورا پس از آنكه زخمهاي فراواني برداشته بود از مرگ نجات يافت. در كاروان سيد الشهدا از دختر ديگري به نام فاطمه كه كودك باشد نيز سخني به ميان نيامده است.
7. در بيت ديگري از همان اشعار منتسب به حضرت زينب ، حضرت امام حسين به سنگدلي و قساوت قلب متهم شده كه حتي با تمسك به صنايع ادبي ، مانند تجاهل عارف هم قابل توجيه نيست .
8. در متون اسلامي حضرت زينب سلام الله عليها بانويي خويشتندار و داراي مقام رضا و تسليم معرفي شده است. اين توصيفات با مطالب ذكر شده در كتاب نور العين في مشهد الحسين سازگار نيست.
[1] . سپهر، ناسخ التواريخ ، ج 6، ص 54 و 55.
[2] . شيخ عباس قمي، منتهي الآمال ، ج 1 ، ص 75.
[3] . ميرزا محمد ارباب، الاربعين الحسينيه، چاپ اسوه ، ص 232.
محدث نوري، لؤلؤ و مرجان.
تحريف شناسي عاشورا و تاريخ امام حسين ، محمد صحتي سردرودي ، ص209.