اين درسته كه ميگن : وقتي جون غلام ابوذر غفاري اذن ميدان گرفت, جلوي ديدگان همه، پيراهن از تن خود در آورد و شروع به رجز خواني كرد - واين را دليلي ميدانند براي برهنه شدن در عزاداري؟
با سلام. چنين مطلبي درباره جون غلام ابوذر در ميان منابع كهن و معتبر تاريخي وجود ندارد. تنها در مورد شخصي به نام عابس نقل شده كه «زره» و «كلاه خودش» را در آورده و با دشمن جنگيد نه اينكه لباسهايش را در آورده باشد. براي تاكيد بيشتر در اين مورد كه وي تنها زره و كلاه خودش را در آورده و نه لباسهايش را، به متن نگاشته شده در منابع كهن و معتبر تاريخي در باره عابس اشاره ميكنيم:
عابس از قبيله هَمْدان[1]و از اصحاب امام حسين ميباشد[2] كه بعد از ورود مسلمبنعقيل به كوفه خطبهاي ايراد نمود و حمايت خود را از اهلبيت اعلام كرد. [3]
بعد از بيعت شيعيان كوفه با مسلمبنعقيل، عابس به عنوان پيك مسلمبنعقيل، حامل نامه كوفيان براي امام حسين بود[4].
ابومخنف به دو واسطه از ربيعبنتَميم (يكي از سپاهيان عمر سعد) نقل ميكند كه من در روز عاشورا در كربلا حضور داشتم، هنگامي كه عابس را در كربلا ديدم او را شناختم، قبل از عاشورا وي را در جنگهاي ديگر نيز ديده بودم، او شجاعترين مردم بود، به لشكريان گفتم: اي مردم اين شير شيران است، اين فرزند ابيشَبيب است، احدي از شما تنها به سوي او حمله نكند، در اين هنگام عابس فرياد ميزد: آيا كسي هست كه با من مبارزه كند؟ عمربنسعد فرمان داد كه او را سنگباران كنند، عابس تا اين صحنه را ديد زره و كلاه خودش را از تن در آورد و به سوي دشمن حمله كرد، به خدا قسم ديدم كه او بيش از دويست نفر را به عقب ميراند، پس از شهادت او، سرش را در دست چند نفر ديدم كه هر كدام ادعا ميكرد وي او را كشته است (و اين را براي خود فخر ميشمرد) كه عمربنسعد گفت: با يكديگر دعوا نكنيد، عابس به دست يك نفر كشته نشده است. با اين سخن آنها متفرق شدند. [5]
[1]. فُضَيْلبنزَبير، تَسْمِيَةُ مَنْ قُتِلَ مَع الحسين ـ ع ـ، فصلنامه تراثنا، ش2، ص156، مورد98؛ ابناعثم، كتاب الفتوح، (محقق: علي شيري، بيروت، دار الأضواء، چ اول، 1411 ق) ج5، ص34.
[2]. شيخ طوسي، رجالالطوسي، (محقق: جواد قيومي اصفهاني، قم، موسسة النشر الاسلامي، 1415 ق) ص103.
[3]. طبري، تاريخ الامم و الملوك، (محقق: محمد ابوالفضل ابراهيم، بيروت، روائع التراث العربي، بيتا) ج5، ص355؛ ابناعثم، كتاب الفتوح، ج5، ص34.
[4]. طبري، تاريخ الامم و الملوك، ج5، ص375؛ ابننما، مثير الاحزان، (تحقيق: مدرسه امام المهدي (عج)، قم، مدرسه امام المهدي (عج)، چ سوم، 1406ق) ص32.
[5]. طبري، تاريخ الامم و الملوك، ج5، ص444. شهادت وي در مقاتل ديگر نيز به اختصار آمده است: شيخ مفيد، الإرشاد، (تحقيق: موسسة آل البيت(ع)، قم، المؤتمر العالمي لألفية الشيخ المفيد، چ اول، 1413ق) ج2, ص106؛ بَلاذُري، انساب الاشراف، (محققين: سهيل زكار و رياض زركلي، بيروت، دار الفكر، چ اول، 1417 ق) ج3، ص404؛ ابناثير، الكامل في التاريخ، (تحقيق: مكتب التراث، بيروت، دار إحياء التراث العربي، چ چهارم، 1408ق) ج2، ص569؛ ابننما، مثير الاحزان، ص66.