آيا موافقت يك نظريه علمي با آيات قرآن، اعجاز علمى قرآن را ثابت مى كند؟
در يك كلام بايد گفت بله، توافق يك نظريه علمي با مطالب قرآن مي تواند جنبه اي ديگر از اعجاز اين كتاب را در كنار ساير جنبه هاي معجزه آميز آن نشان دهد. اين ديدگاه اكثريت دانشمندان است؛ گرچه برخي از ايشان اعجاز قرآن را در ويژگي هاي ديگر قرآن مي دانند و نه در بيان مطالب علمي آن.
قرآن در چهارده قرن قبل، در سرزمين عربستان كه تعداد افراد باسواد آن، از انگشتان تجاوز نمى كرد، مطالبى در مورد آسمانها، زمين، زوجيت گياهان، حركت خورشيد، زمين و ... بيان كرده كه امروز، پس از هزار و اندى سال، دانشمندان علوم تجربى به حقانيت آنها پى برده اند و جالب اين است كه بسيارى از نظريات قرآن، در محيط هاى علمى آن زمان (مانند تمدن ايران، روم و يونان) قابل قبول نبوده؛ چرا كه هيئت بطلميوسى حاكم بر افكار دانشمندان، نمى پذيرفت كه زمين حركت كند و حتى گاليله را، به جرم چنين سخنى (قرنها پس از بيان قرآن) محاكمه و محكوم كردند.
توجه به اعجاز علمى قرآن، در قرنهاى اخير بين مفسران جايگاه ويژه اى يافته است؛ چون علوم تجربى تكامل يافت و رشد سريع نمود و رازهاى علمى قرآن را آشكار كرد و اين در حالى بود كه كتاب مقدس (تورات و انجيل) هر روز با پيشرفت علوم، عقب نشينى كرد و تحريفات آن برملا گرديد، ازاينرو مفسران در موارد متعدد، به اعجاز علمى قرآن (آياتى كه از قوانين و يافته هاى علمى بشر، در چندين قرن بعد خبر مى دهد) اشاره كرده اند و حتى دانشمندان اروپايى به ابعاد علمى قرآن، اعتراف نموده اند. براى مثال، لورا واكسيا واگليرى، استاد دانشگاه ناپل مى گويد: «ما در اين كتاب گنجينه ها و ذخايرى از علوم، مى بينيم كه فوق استعداد و ظرفيت باهوش ترين اشخاص و بزرگترين فيلسوفان، قوي ترين رجال سياست و قانون است و بدليل اين جهات است كه قرآن نمى تواند، كار يك مرد تحصيلكرده و دانشمند باشد.»
رابطه مطالب علمى قرآن با علوم تجربى، سه صورت دارد:
الف. مطالب علمى قرآن كه مورد تأييد علوم قرار گرفته و در بسيارى موارد، شگفتى دانشمندان جديد را برانگيخته كه يك كتاب مذهبى، چگونه در چهارده قرن قبل از جديدترين نظريات علمى، با دقت سخن گفته است مانند: حركت خورشيد، زمين، زوجيت گياهان و ... .
ب. مطالب علمى كه در قرآن وجود دارد و با نظريات علوم تجربى، ناسازگار است كه اين بحث مربوط به تعارض علم و دين مى شود كه در اين موضوع هم بايد گفت كه تعارض علم قطعى، با دين ممكن نيست؛ بلكه اين تعارض ظاهرى است كه با دقت بيشتر برطرف مى شود.
ج. مطالب علمى كه در قرآن هست، ولى توسط علوم تجربى، اثبات يا نفى نشده است و ممكن است قرنها بعد با پيشرفت علوم، كشف شود و هيچ دليلى بر رد آنها نداريم، بنابراين مانعى در اعتقاد به آنها وجود ندارد.
در نتيجه بايد گفت كه توافق قرآن با علوم جديد، بر سر يك مطلب علمى، اعجاز علمى قرآن را اثبات مى كند، اما ناگفته نماند كه اعجاز قرآن، منحصر در همين يك بعد نيست. پس اگر مطالب علمى قرآن، توسط علوم تجربى، مورد تأييد قرار نگرفت، موجب بى اعتبارى قرآن نمى شود؛ چون اعجاز قرآن از راههاى متعدد، ثابت شده است و اگر از لحاظ علمى هم، در بعضى موارد اثبات شود، شاهد ديگرى، بر اعجاز آن است و اگر ثابت نشود، ضررى به اعتبار قرآن نمى زند.[1]
پي نوشت:
[1] . در آمدى بر تفسير علمى قرآن، محمد على رضائى اصفهانى، نشر اسوه، قم،1375، ص:207-209
برچسب: