آيا مطالب كتاب «المنتخب» طريحي قابل استناد است؟ و در زمينه قيام عاشورا منبع معتبري است؟
المُنْتَخَب في جمع المَراثي والخُطَب (مشهور به «الفخري»)
مؤلف المُنْتَخَب، فخرالدينبنمحمدبنعلي طُرَيْحِي (979ـ1085ق) است. طُرَيْحِي را عالمي فاضل، فقيهي نبيل، محدثي جليلالقدر، دانشمندي اديب، لغوي، شاعر، و از بزرگان علماي اماميه معرفي كردهاند. او صاحب آثار و تأليفات متعدد علمي و شروح و تعليقاتي بر بعضي از آثار علماي گذشته در موضوعات اصولي، فقهي، حديثي، رجالي، و... است كه يكي از آنها مَجمَعُ البَحرَيْنِ ومَطْلَعُ النَّيِّرَيْن[1] در شرح لغات و مفردات قرآن و حديث است. اين كتاب نظير النِّهاية في غريب الحديث والأثر تأليف ابناثير، مجدالدين مبارك جَزَري (544ـ606ق) از علماي اهل سنت بهشمار ميرود و در موضوع خود، اثري ارزنده و ماندگار، و در محافل علمي همواره مورد استفادة محققان است.[2]
المُنْتَخَب را نميتوان يك نگاشتة تاريخي دربارة زندگي امام حسين عليهالسلام يا تاريخ قيام عاشورا يا مقتل سيدالشهدا عليهالسلام دانست؛ بلكه مجموعهاي از روايات و مراثي حزنبرانگيز و گريهآور است كه در قالب نثر خطابي و شعر سامان يافته است. بيشتر مباحث اين كتاب، دربارة امام حسين عليهالسلام و پارهاي از آنها دربارة برخي امامان ديگر است و بهصورت جُنگ و كشكول، تدوين و نگارش يافته است. اين اثر، داراي دو جزء و هريك، داراي ده مجلس و هر مجلس، شامل چند باب است. در هر مجلس و هر باب، مباحثي متعدد و بيارتباط باهم مطرح شده است. وي در نگارش اين كتاب بر نقليات كتاب روضة الشهداء كاشفي اعتماد كرده و بسياري از مطالب نادرست را از كتاب يادشده نقل كرده است. طُرَيْحي برخلاف ساير آثارش، در نگارش اين كتاب، دقت علمي به خرج نداده است.[3] مرحوم محدث نوري، يكي از عوامل راه يافتن مطالب دروغ و بياساس در مقاتل را، تسامح علما در اين زمينه دانسته، آن را چنين معرفي ميكند: «استقرار سيرة علما در مؤلفات خود بر نقل اخبار ضعيفه و ضبط روايات غيرصحيحه، در ابواب فضايل و قصص و مصائب، و مسامحة ايشان در اين مقامات، خصوص مقام اخير، چنانكه مشاهد و محسوس است».[4]
متن كتاب، نشانگر آن است كه وي ابتدا مطالب آن را در ايام محرّم در محافل و مجالس روضهخواني ميخوانده و سپس آن را در قالب مجالسنگاري، سامان داده است. انديشمندان و حديثشناسان، بر مؤلف اين كتاب به سبب نقل گزارشها و نقليات غيرمعتبر و بياساس، خرده گرفتهاند.[5] بااينوجود، اين اثر جايگاه خود را بهخوبي در ميان روضهخوانان باز كرده و بسياري از نقليات آن، در مقاتل بعدي منعكس شده و در قرون اخير، زمينة تحريفات بسياري را در مقتلخواني امام حسين عليهالسلام فراهم ساخته است
برخي از نمونهها
1. آمار هفتادهزار نفر براي سپاه عمر سعد؛[6]
2. انتساب جملة اسقوني شربةً من الماء[7] به امام حسين عليهالسلام ، درحاليكه در منابع معتبر نقل نشده است؛
3. عروسي حضرت قاسم؛[8]
4. كشته شدن دههزار نفر از سپاه دشمن به دست امام حسين عليهالسلام كه چون تعداد لشكريان بسيار بودند، اين تعداد كشته در سپاه آنان شكاف ايجاد نكرد؛[9]
5. قصة ساربان امام و جنايت شرمآور او نسبت به بدن مطهر آن حضرت در شب يازدهم محرم؛[10]
6. گزارش قصة شير گريان بر امام.[11]
پي نوشت: --------------------------------------
[1]. ميرزامحمدعلي مدرس، ريحانة الادب، ج3، ص30ـ31. نيز ر.ك: طُرَيْحي، مجمع البحرين، تحقيق سيداحمد حسيني، مقدمة محقق. براي آگاهي بيشتر دربارة نسب، سال تولد و وفات، شخصيت و آثار طُرَيْحِي ر.ك: همان، ج1، مقدمة محقق. حسيني در اين مقدمه، منابعي كه به ترجمه و شرح حال طُرَيْحِي پرداختهاند، فهرست كرده است كه برخي از آنها عبارتاند از: افندي اصفهاني، رِياضُ العُلَماء وحِياضُ الفُضَلاء، تحقيق سيد احمد حسيني، ج4، ص332ـ335؛ خوانساري، روضات الْجَنَّات في احوال العلماء والسادات، تحقيق اسدالله اسماعيليان، ج5، ص349ـ353.
[2]. بنا به گزارش شيخحر عاملي، طُرَيْحِي نگاشتة ديگري با عنوان مقتل الحسين داشته كه غير از كتاب المنتخب است (محمدحسن حُر عاملي، امل الآمل، تحقيق سيداحمد حسيني، ج2، ص215). اين كتاب مخطوط و چاپنشده است و آقابزرگ تهراني، نسخهاي از آن را در كتابخانة محمدعلي خوانساري در نجف، ديده است (آقابزرگ تهراني، الذريعة إلي تصانيف الشيعة، ج22، ص27). گفته ميشود كه كتاب طُرَيْحِي دربارة مقتل، بهصورت كبير و متوسط و صغير بوده و كتاب المنتخب، همان مقتل متوسط است (طريحي، مجمع البحرين، تحقيق سيداحمد حسيني، مقدمة محقق).
[3]. طبق نقل بعضي از علماي مُطلع ساكن نجف اشرف، مرحوم طريحي، اين كتاب را در دوران جواني، هنگام اقامت در روستاي طُريح، و پيش از ورود به حوزة علمية نجف و كسب مراحل عالي علمي، نوشته بود و بعدها راضي به رونويسي و نشر آن نبود؛ اما ديگر فايده نداشت و ذاكران، آن را رونويسي ميكردند و جمعآوري آن ممكن نبود. طبق اين نقل، از نوادگان او، دو روحاني فاضل به نامهاي شيخعباس و شيخعبدالمولي در حوزة نجف بودند و شيخعباس، به تدوين منتخب در دوران جواني جدش در طُريح تأكيد داشت.
[4]. محدث نوري، لؤلؤ و مرجان، ص187.
[5]. ميرزامحمد اشراقي، الاربعين الحسينية، ص14، 56، 208.
[6]. طريحي، المنتخب للطريحي، تصحيح فضال علي، ص37.
[7]. همان، ص452.
[8]. همان، ص365ـ367.
[9]. همان، ص451.
[10]. همان، ص90ـ92.
[11]. همان، ص322ـ323.