مسيحيان معتقدند كه  آن حضرت ازدواج نكرده بود و شايد به همين خاطر در دين مسيحيت براي رسيدن به كمال برتر انساني، بر تجرد بيشتراز ازدواج توصيه مي شود و ازدواج را صرفا براي دوري از گناه پسنديده مي دانند و اگر كسي بتواند خود را از گناه حفظ كند، به تجرد و رهبانيت و رياضت توصيه مي كنند. اما حكم  دين اسلام بر خلاف آن است و ازدواج را امر مقدسي مي داند و در هر حال به آن توصيه مي كند.

در متون و روايات اسلامي در مورد ازدواج حضرت مسيح و يا علت ازدواج نكردن او به صراحت چيزي نيامده است. به صورت كلي بيان مي داريم كه زندگي حضرت عيسي همراه با ابهاماتى است؛ در موضوع كيفيت حمل حضرت مريم و زمان ولادت حضرت عيسى و مدت عمر و سائر حالات آن حضرت، ابهاماتى دارد. حتى تاريخ تولد حضرت عيسى ـ كه مبدأ تاريخ ميلادى است ـ مبهم است و تعيين تاريخ ميلادى در قرن ششم ميلادى بوده و بر طبق حسابى است كه تخمين زده شده است. و بعد گفتند چند سال اشتباه شده است.

از زندگانى حضرت عيسى تا قبل از سى سالگى اطلاعى در دست نيست و درسن 29 يا 30 سالگى به پيامبرى مبعوث شد. پس از آن چندى در بيابان ها عزلت گزيد و پس از آن كه تعداد پيروانش افزايش يافت، در ملاء عام بر تپّه ها يا كناردرياى جليل، مردم را تعليم مى داد. ظاهراً دوبار از فلسطين خارج شد و رو به شمال نهاد. به سبب اصرار در اطاعت خالصانه خدا و روشن ساختن مسائل اخلاقى، با كرامات و  معجزات از جمله  شفاى بيماران و ... جمع كثيرى به وى گرويدند. مهم ترين پيروانش (حواريون ) دوازده نفر بودند كه همواره همراه او بودند. حضرت، فساد بزرگان يهود را مورد حمله قرار مى داد و به مردم محروم و مطرود محبّت مى كرد وآنان را دور خويش گرد مى آورد.

آن حضرت پس از سه سال تبليغ  همراه شاگردانش عازم اورشليم شد و در آن جا در مراسم عيد فصح شركت كرد. در آن مراسم كه يهوديان از اطراف و اكناف در اورشليم جمع شده بودند. ورود حضرت عيسى، سران يهودى را به وحشت انداخت و نقشه قتل و دار زدن او را كشيدند.(1) مدت پيامبرى حضرت عيسى ـ كه سه سال بود ـ با سختى ها و تنش ها ودشوارى هاي بسيار  همراه بود و به طور طبيعي اين امكان وجود دارد كه پيامبرى با چنين وضعيتى ـ كه غالباً مشغول مسافرت از اين شهر به آن شهر بود ـ ازدواج نكند و فرصت ازدواج براي او پيش نيايد..
منبع:
1-دائرة المعارف فارسى , ج 2 ص 1793-1792