مركز پاسخگويي به سوالات ديني انوارطاها

احكام شرعي

تفسير

تاريخ

كتابخانه

اعتقادات

مشاوره

ويژه ها

نماز

پاسخگويي آنلاين (ساعت پاسخگوي احكام شرعي 20 الي 21:30 شب10 صبح الي 11:30 ظهر)
0.0 (1)

آيا توسل به بزرگان دين و اولياي الهي شرك است؟

يكي از اشكالاتي كه وهابيون به ديگر مذاهب اسلامي به خصوص شيعيان مي گيرند اين است كه مي گويند هر گونه توسل و حاجت خواستن از غير خداوند در اين دنيا شرك است و هر كس كه متوسل به چيزي غير از خداوند شود مشرك است.اين مطلب وهابيون با استناد به سخنان بزرگانشان همچون ابن تيميه حراني است.(1)
در جواب وهابيون بايد گفت: جواز توسل به بزرگان دين و اولياي الهي مطلبي است كه عقلا و نقلا ثابت شده و هيچ اشكالي بر آن وارد نيست.
پيش از تفصيل پاسخ توجه به يك نكته ضروري است و آن اينكه شيعه و ديگر مذاهب اسلامي منظورشان از توسل به اولياي الهي توسل استقلالي و بدون نياز به خداوند نيست بلكه منظورشان اين است كه اين بزرگواران به جهت قربي كه به خداوند متعال دارند واسطه خوبي براي استجابت دعاي ما هستند و آنان به هيچ وجه به طور استقلالي و جدا از خداوند قادر به كاري نيستند.
بعد از روشن شدن اين مطلب حال به اصل پاسخ مي پردازيم:
جواز توسل عقلا
همه ما در امور روزمره زندگيمان نياز به دهها و صدها مورد واسطه يا وسيله براي انجام امور زندگيمان داريم و بدون آنها اصلا امكان زندگي براي هيچ كس وجود ندارد و اين امري است كه بر هيچ كس پوشيده نيست. حال چگونه است كه در ابتدائي ترين امور زندگي نياز به واسطه داريم و به آن متوسل مي شويم اما در مهمترين امور زندگي و مسائل معنوي از اين امر بي نياز هستيم؟
جواز توسل نقلا
آيات:
آياتي بسياري در قرآن كريم وجود دارد كه جواز توسل را ثابت مي كند به طور نمونه:
خداوند در قرآن كريم مي فرمايد:
يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ ابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسيلَه(2)
اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد از (مخالفت و نافرماني) خدا بپرهيزيد و وسيله‏اى براى تقرب به او بجوئيد.
در اين آيه خداوند به صريح ترين شكل ممكن جواز توسل را بيان فرموده است و جالب آنكه به صورت مطلق بيان نموده تا نشان دهنده صحت كامل آن باشد.
همچنين در آيه اي ديگر چنين نقل كرده كه هنگامي كه برادران حضرت يوسف(ع) به خطاي خويش پي بردند، خدمت پدرشان حضرت يعقوب(ع) آمده و از وي خواستند تا از خداوند بخواهد كه خدا گناهشان را بيامرزد. اين مطب را خداوند اينگونه در قرآن كريم متذكر مي شود:
قَالُواْ يَأَبَانَا اسْتَغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا إِنَّا كُنَّا خَاطِِينَ*قَالَ سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ لَكُمْ رَبىّ‏ِ إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ.(3)
گفتند:اي پدر، براي گناهان ما آمرزش بخواه كه ما خطا كار بوديم، گفت: بزودي از پروردگارم براي شما آمرزش مي خواهم، كه او همانا آمرزنده مهربان است.
در اين آيه به صراحت تصريح شده كه فرزندان حضرت يعقوب براي آمرزش گناهانشان به حضرت يعقوب متوسل شده بودند و حضرت يعقوب نيز آنان را نهي از اين امر ننمود كه چرا به من متوسل شده ايد، بايد به خدا متوسل شويد. بلكه برعكس نه تنها خواسته شان را تاييد كرد بلكه گفت از خداوند نيز مي خواهد كه گناهان آنان را بيامرزد.
آيه اي ديگر كه جواز توسل را مي رساند اين آيه است:
وَ لَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جاؤُكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّاباً رَحيماً.((4)
و اگر آنان وقتي به خود ستم كرده بودند، پيش تو مي آمدند و از خدا آمرزش مي خواستند و پيامبر براي آنان طلب آمرزش مي كرد، قطعاً خدا را توبه پذير مهربان مي يافتند.
نكته جالب در اين آيه نيز اين است كه خداوند به طور مطلق توسل به پيامبرش را بيان فرموده و اين نشان مي دهد كه چه در حال حيات و چه بعد از وفات پيامبر(ص) مي توان به حضرتش متوسل شد.
روايات:
روايات صحيح السند فراواني از كتب فريقين مبني بر جواز توسل وجود دارد كه به نمونه هايي از آنها اشاره مي كنيم:
مرد نابينايي نزد پيامبر (ص) آمد و عرض كرد: از خدا بخواهيد مرا شفا دهد. پيامبر (ص) فرمود: اگر صبر كني، براي تو بهتر است. و اگر مي خواهي تا از خدا بخواهم تو را شفا دهد. آن مرد گفت: از خدا بخواهيد مرا شفا دهد. پيامبر (ص) به او دستور دادند وضو بگيرد و خدا را با اين دعا بخواند :اللهم إني أسألك و أتوجّه اليك بنبيّك محمّد، نبّي الرحمة، يا محمّد انّني توجّهت بك إلي ربّي في حاجتي ليقضيها الي، اللهم شفعه» پروردگارا از تو مي خواهم، و به سوي تو توجه مي كنم به واسطه پيامبرت محمد، پيامبر رحمت، اي محمد، من به واسطه تو به درگاه پروردگارم روي مي آورم تا حاجتم را برايم برآورده سازد.(5)
نكته قابل توجه در اين روايت اين است كه اولا پيامبر اكرم(ص) وي را از توسل به خودش نهي نكرد بلكه ابتداءا دعوت به صبر نمود و سپس خواسته اش را اجابت كرد. و ثانيا نحوه توسل را به وي نشان داد و تاكيد كرد كه با واسطه قرار دادن پيامبر در در گاه الهي به حاجش برسد.
در روايتي ديگر اينگونه نقل شده كه در زمان عمر بن خطاب به جهت نباريدن باران خشكسالي شديدي شد. ابن عباس مي گويد: عمر بن خطاب به وسيله عباس بن عبدالمطلب عموي پيامبر (ص) طلب باران نمود و گفت: پروردگارا ما به وسيله عموي پيامبرمان از تو طلب باران مي كنيم، و به وسيله موهاي سفيد او طلب شفاعت مي كنيم، پس باران نازل شد و سير آب شدند.(6)
جالب اينجاست كه در اين روايت خليفه دوم به يكي از بزرگان مسلمان متوسل شده و نه تنها حاجت خويش، بلكه حاجت جميع مسلمانان را از خداوند تبارك و تعالي ميگرد و معلوم نيست كه وهابيون چگونه با وجود چنين روايتي كه از بزرگان خويش نقل شده منكر توسل شده اند.
در روايتي ديگر نقل شده: در زمان خلافت خليفه دوم، قحطي و بي آبي به وجود آمد، مردي نزد قبر پيامبر خدا (ص) آمد و گفت: يا رسول الله! مردم از بي آبي به هلاكت مي‌رسند، از خداوند بخواه كه باران رحمتش را بر مردم ببارد. پيامبر (ص) به خواب آن شخص آمد و فرمود: برو نزد عمر و از قول من سلام برسان و بشارت بده كه باران رحمت بر آنها نازل خواهد شد. آن مرد آمد نزد عمر و خوابش را گفت و عمر هم گريه كرد .(7)
نكته قابل توجه در اين روايت اين است كه اولا شخصي به پيامبر(ص) بعد از وفاتش متوسل شده و ثانيا در خواب حاجت وي مستجاب شده و حتي وعده عملي شدن آن به خليفه مسلمين داده شده است.
با توجه به دلايلي كه ذكر شد روشن شد كه ادعاي وهابيون مبني بر عدم جواز توسل و شرك بودن آن به هيچ وجه صحيح نمي باشد و قاطبه علماي فريقين عقلا و نقلا آن را رد كرده اند.

پي نوشت
1. براي مطالعه بيشتر در مورد افكار ابن تيمه رك: الانتصار، عاملي، ج 5، ص 307
2. سوره ماعده، آيه 35
3. سوره يوسف، آيه 97-98
4. سوره نساء،آيه 64
5. تهذيب الكمال، مزي، ج 19، ص 359؛ تاريخ الاسلام، ذهبي، ج 1، ص 364؛ البدايه و النهايه، ابن كثير، ج 6، ص 179
6. تاريخ مدينه دمشق، ابن عساكر، ج 29، ص 361؛ تاريخ الاسلام، ذهبي، ج 3، ص 169
7. تاريخ مدينه دمشق، ابن عساكر، ج44، ص345 وج56، ص489؛ تاريخ طبري، طبري، ج3، ص192

امام على(ع) امامت پيامبر(ص) حديث غدير خلافت
ولايت
كاربر گرامي سوالات خود را از بخش "ارسال سوال ديني " ارسال كنيد.
Parameter:6186!model&76 -LayoutId:76 LayoutNameالگوي داخلي+++++++اعتقادات