امام جواد عليه السلام از ديدگاه علما و نويسندگان اهل سنت

درباره امام جواد عليهالسلام بايد گفت: اطلاعات تاريخي بر جاي مانده از زندگي اين امام بزرگوار اندك است زيرا:
الف: همواره محدوديتهاي سياسي اعمال شده از سوي حاكمان مانع انتشار اخبار مربوط به امامان معصوم ميگرديد.
ب: از سويي تقيه و شيوههاي پنهاني مبارزه، كه امامان و شيعيانشان براي حفظ دين و جان خويش به كار ميبستند، عامل مؤثر ديگري در عدم نقل اخبارشان در منابع تاريخي بود و از سوي ديگر با توجه به حضور انديشمندان و علما در جلسات و مناظرات علمي دربار عباسي و ارائه پاسخهاي مستدل و جامع امام جواد عليه السلام آن هم در سنين خردسالي، نوجواني و جواني، اين گروه و بخصوص پيروان آنان، نشر اخبار اين مجالس را به صلاح جايگاه علمي و اجتماعي خويش نميديدند.[1]
ج: علاوه بر موارد فوق عمر امام جواد عليه السلام نيز چندان طولاني نبود تا اخبار فراواني از آن در دسترس ما قرار گيرد.
با اين همه، اندك گزارشهاي بر جاي مانده در منابع اهل تسنن به خوبي نشان دهنده برتري امام بر معاصرانش است. «عمرو بن بحر جاحظ» از قديمي ترين نويسندگان اهل تسنن و «ابن ابي الحديد معتزلي» عالم پر آوازه سني، ضمن اشاره به نام ده تن از امامان شيعه به نام امام جواد عليه السلام نيز اشاره كرده و ائمه اطهار و اين امام بزرگوار را با صفاتي همچون: عالم، زاهد، طاهر و امثال آن ستايش كردهاند.[2]
«سبط بن جوزي» از نويسندگان اهل تسنن امام جواد عليه السلام را ادامه دهنده راه پدر در علم، تقوا، زهد و بخشش ميداند.[3]
«محمد بن طلحه شافعي» نيز با كلماتي زيبا و پر معنا و الفاظي دقيق و اوصافي بلند از آن حضرت ياد ميكند. عبارات او در وصف امام جواد عليه السلام اينگونه آغاز ميشود: «او را با كنيه أبو جعفر محمد الثاني ... معرفي مينمايد. هر چند از لحاظ سني كم سن و سال است اما بلند مرتبه است و از او به بزرگي ياد مي شود ... و در ادامه با كلماتي قابل توجه به بيان فضائل ايشان ميپردازد».[4]
ابن تيميه با آن همه دشمني اش نسبت به امامان شيعه درباره ايشان مينويسد: «محمد بن علي الجواد از بزرگان و سرشناسان بني هاشم بود. او به سروري و بخشش معروف بود لذا او را جواد (بخشنده) ناميدند»[5]
شمس الدين محمد بن احمد بن عثمان ذهبي از نويسندگان پركار اهل تسنن درباره آن حضرت مينويسد:
«محمد بن الرضا ... كنيهاش ابو جعفر هاشمي و ملقب به جواد، قانع، مرتضي از اعيان اهل بيت پيامبر خدا ص بود ... او يكي از كساني بود كه به سخاوت شناخته ميشد لذا لقب جواد را به او داده بودند»[6]
ابن صباغ مالكي نيز به نقل از مأمون آن حضرت را با وجود سن و سال اندك، سرآمد تمامي اهل فضل در علم و حلم و معرفت و ادب خوانده است.[7]
پي نوشت:---------------------
[1] . به عنوان نمونه بنگريد مناظرات متعدد علمي آن حضرت را با يحيي بن اكثم. درباره وي گفته شده: او فقيهي كارآزموده، فردي بسيار مشهور، داراي جايگاهي رفيع و قاضي القضاة بغداد در عصر مامون عباسي بود. مامون تدبير امور حكومتش را به وي سپرده بود. وزراء هيچ كاري را بدون اجازه و مشورت او پيش نميبردند. او چنان در قلب مامون جاي گرفته بود كه از وي دستور يافته بود، شب و روز در كنارش باشد (زركلي، الاعلام، بيروت، دار العلم للملايين، چ2، 1989م، ج8، ص138). سبط بن جوزي در اين باره مينويسد: « ان العباسيين شغبوا على المأمون و رشوا القاضي يحيى بن اكثم حتى وضع مسائل ليخطىء بها محمد الجواد و يمتحنه و ان الجواد خرج عن الجميع، و هو حديث طويل ذكره المفيد في كتاب الارشاد» (تذكرة الخواص، قم، منشورات شريف رضي، 1418 ق، ص321).
[2] .« ومَن الذي يعد من قريش أو من غيرهم ما يعده الطالبيون عشرة في نسق، كل واحد منهم عالم زاهد ناسك شجاع جواد طاهر زاك، فمنهم خلفاء ومنهم مرشحون : ابن ابن ابن ابن، هكذا إلى عشرة، وهم الحسن بن علي بن محمد بن علي بن موسى بن جعفر بن محمد بن علي بن الحسين بن علي عليهم السلام ، وهذا لم يتفق لبيت من بيوت العرب ولا من بيوت العجم» ( جاحظ، الرسائل السياسية، تحقيق علي ابو ملحم، بيروت، دار و مكتبة الهلال، چ2، 2002م، ص453؛ ابن ابي الحديد، شرح نهج البلاغه، قم، كتابخانه آية الله مرعشي نجفي، تحقيق محمد ابوالفضل ابراهيم، چ اول، 1377ش، ج15، ص278).
[3] . « و كان على منهاج أبيه في العلم و التقى و الزهد و الجود» (تذكرة الخواص، ص321).
[4] . «هذا أبو جعفر محمد الثاني ... وهو وإن كان صغير السن فهو كبير القدر رفيع الذكر ... وأما مناقبه : فما اتسعت حلبات مجالها ، ولا امتدت أوقات آجالها ، بل قضت عليه الأقدار الإلهية بقلة بقاءه في الدنيا بحكمها وانجالها ... غير أن الله عز وعلا خصه بمنقبة متألقة في مطالع التعظيم ، بارقة أنوارها مرتفعة في معارج التفضيل ، قيمة أقدارها ، بادية لعقول أهل المعرفة آية آثارها ... » (مطالب السئول في مناقب آل الرسول، تحقيق ماجد ابن احمد العطيه، بيجا، بينا، بيتا ، ص467).
[5] . «محمد بن علي الجواد كان من اعيان بني هاشم و هو معروف بالسخاء و السؤدد، و لهذا سمي الجواد» (ابن تيميه، منهاج السنه النبوية، تحقيق محمد رشاد سالم، جامعه الامام محمد بن سعود الاسلاميه، چ اول، 1406، ج4، ص68)
[6] . «محمد بن الرضا علي ... ابو جعفر الهاشمي. كان يلقب بالجواد، و بالقانع و بالمرتضي كان من سروات آل بيت النبي ص .... و كان احد الموصفين بالسخاء؛ و لذلك لقب بالجواد» (ذهبى، تاريخ الاسلام و وفيات المشاهير و الأعلام، تحقيق عمر عبد السلام تدمرى، بيروت، دار الكتاب العربى، چ دوم، 1413ق، ج15، ص385).
[7] . عبارت مأمون درباره آن حضرت چنين است: «و أما ابنه محمد فأخبرته لتبريزه على كافة أهل الفضل في العلم والحلم والمعرفة والأدب مع صغر سنه» (ابن صباغ مالكي، الفصول المهمة، تحقيق سامي الغريري، قم، دار الحديث، چ اول، 1422ق، ج2، ص1042 به بعد).