مركز پاسخگويي به سوالات ديني انوارطاها

احكام شرعي

تفسير

تاريخ

كتابخانه

اعتقادات

مشاوره

ويژه ها

نماز

پاسخگويي آنلاين (ساعت پاسخگوي احكام شرعي 20 الي 21:30 شب10 صبح الي 11:30 ظهر)

احياى كتاب و سنّت در عاشورا

در قـيـام كـربلا هـدف آن اسـت كـه بـا مجاهداتِ عاشوراييان، دين اسلام عزّت خويش را باز يابد و حرمت‌هاى الهى ديگر بار محترم شمرده شوند و دين خدا يارى شود.

در سخنان سيدالشهدا(عليه السلام)، هم نمونه‌هايى از مرگ سنت‌ها و حيات بدعت‌ها و جاهليّت‌ها مطرح است، هم نكته‌هايى از بازآفرينى ارزش‌هاى فراموش شده و احياگرى نسبت به اصولِ از رمق افتاده .

امام حسين(عليه السلام) در نامه‌اى كه خطاب به مردم بصره مى‌نويسد، مى‌فرمايد:

«وَ اَنـَا اَدْعـُوكـُمْ اِلى كـِتـابِ اللّهِ وَ سـُنَّةِ نـَبـِيِّهِ(صلي الله عليه و آله) فـَاِنَّ السُّنَّةَ قـَدْ اُمـيـتـَتْ وَ اِنَّ الْبدعَةَ قَدْ اُحْيِيَتْ، وَ اِنْ تَسْمَعُوا قَوْلى وَ تُطيعُوا اَمْرى اَهْدِكُمْ سبيلَ الرَّشادِ»(1)؛ مـن شـمـا را بـه كـتـاب خدا و سنّت پيامبر فرامى‌خوانم. سنّت مرده و بدعت زنده شده است. اگر سخنم را بشنويد و فرمانم را پيروى كنيد، شما را به راه درست، هدايت مى‌كنم .

در جايى هم حضرت، از انگيزه نامه‌نگارى و دعوت كوفيان، اينگونه ياد مى‌كند:

«اِنَّ اَهـْلَ الْكـُوفـَةِ كـَتـَبـُوا اِلَىَّ يَسالُونَنى اَنْ اُقْدِمَ عَلَيْهم، لِما اَرْجُوا مِنْ اِحْياءِ مَعالِمِ الْحَقِّوَ اِماتَةِ الْبِدَعِ»(2) ؛ كوفيان به من نامه نوشته و از من خواسته‌اند كه نزد آنان روم، چرا كه اميدوارم معالم و نشانه‌هاى حق زنده گردد و بدعت‌ها بميرد.

در مسير راه، وقتى به فرزدق بر مى‌خورد، اوضاع را چنين ترسيم مى‌كند:

«اى فـرزدق ! ايـن جـمـاعت، اطاعت خدا را واگذاشته، پيرو شيطان شده‌اند، در زمين به فساد مى‌پـردازنـد، حـدود الهـى را تـعـطـيـل كـرده، بـه مـيـگـسـارى پـرداخـتـه و امـوال فـقـيـران و تـهـيدستان را از آنِ خويش ساخته‌اند. من سزاوارترم كه براى يارى دين خدا بـرخـيـزم، بـراى عـزّت بـخـشـيـدن بـه ديـن او و جـهـاد در راه او، تـا آن كـه "كـلمة الله" برتر باشد.»(3)

ايـن هـدف و فـلسـفـه قـيـام را از زبـان فـرسـتـاده امـام، حـضـرت مـسـلم بـن عقيل هم در كوفه مى‌شنويم. وقتى مسلم بن عقيل را دستگير كرده و به دارالاماره آوردند، ابن زياد او را به شورشگرى و تفرقه افكنى متّهم ساخت. مسلم با شهامت او را چنين پاسخ داد:

«چـنـان نـيـسـت كـه مـى‌گـويـى! مردم اين شهر بر اين باورند كه پدرت نيكمردانشان را كشته و خـون‌هـاشـان را ريـخـتـه و هـمچون شاهان ايران و روم رفتار كرده است. ما آمديم تا به عدالت دعوت كنيم و به كتاب خدا فراخوانيم.»(4)

اين تهمت و دفع آن، در مورد خود امام حسين (عليه السلام) هم گفته شده است. عمرو بن سعيد، پس از بيرون آمدن امام حسين (عليه السلام) از مكّه و عزيمت به سوى كوفه، نامه‌اى به او نوشت و از او خواست كه از اين مسير برگردد و تفرقه‌افكنى نكند كه هلاك شود. حضرت در پاسخ او نوشت:

«كـسـى كـه دعـوت بـه سـوى خـدا كـنـد و عـمـل صالح انجام دهد و بگويد من از مسلمانانم، هرگز دشمنى و مخالفتى با خدا و رسول نكرده است.» (5)

و بدينگونه حركت خويش را، حركتى خداجويانه و اصلاحگرانه خواند، نه شورشى تفرقه انگيز، تا بهانه كشتن او به حساب آيد.

منبع:

1- تاريخ طبرى، ج 4، ص 266 .

2- الاخبار الطوال، دينورى، ص 246 .

3- تذكرة الخواص، سبط بن الجوزى، ص 217 .

4- تاريخ طبرى، چاپ قاهره، ج 4 ، ص 282 .

5- تاريخ طبرى، چاپ قاهره، ج 4، ص 292 (امّا بعد، فانّه لم يشاقِقِ الله و رسولَهُ مَنْ دعا الى الله عزوجّل و عَمِلَ صالحاً و قال إنّنى من المسلمين ... .)

برگرفته از كتاب پيام‌هاي عاشورا، جواد محدثي .

امـام حـسـيـن (عليه السلام) زيـارت‌ عاشورا نـهـضـت حـسـينى
Parameter:4755!model&80 -LayoutId:80 LayoutNameالگوي داخلي+وِيژه ++++++