آيا وحي بر غير انبياء نيز القاء مي شود؟

وحي در لغت به معناي اشاره سريع[1] و مخفي است و درواقع هر چيزي كه به سرعت به ديگري القا شود كه فقط او بفهمد وحي است.[2] علامه طباطبائى معتقد است كه رساندن معنا به نحوي كه آن معنا به غير از طرف مورد نظر بر سايرين مخفي بماند وحي است. بنابراين، الهام به حيوان از طريق غريزه، وحى است. هم چنين القاي معنا به نفس از طريق رؤيا يا وسوسه، يا اشاره همگى «وحى» اند.
وحى در قرآن كريم علاوه بر پيامبران در مورد فرشتگان، شياطين، انسان، حيوان و زمين به كار رفته است. بيشترين استعمال اين واژه و مشتقّات آن در خصوص وحى به پيامبران است. در آيات ذيل مي توان تمامي موارد استعمال واژه وحي را يافت:
الف) الهام روحانى به ملائكه: «إِذْ يُوحِي رَبُّكَ إِلَى الْمَلائِكَةِ أَنِّي مَعَكُمْ» هنگامى كه پروردگارت به فرشتگان وحى مى كرد كه من با شما هستم.[3]
ب) الهام روحانى به انسان: «وَ أَوْحَيْنا إِلى أُمِّ مُوسى أَنْ أَرْضِعِيهِ» و به مادر موسى وحى كرديم كه: «او را شير ده».[4]
ج) الهام روحانى به جمادات: «يَوْمَئِذٍ تُحَدِّثُ أَخْبارَها. بِأَنَّ رَبَّكَ أَوْحى لَها» آن روز است كه [زمين] خبرهاى خود را بازگويد [همان گونه] كه پروردگارت بدان وحى كرده است.[5]
د) وسوسه شيطانى: «وَ كَذلِكَ جَعَلْنا لِكُلِّ نَبِيٍّ عَدُوًّا شَياطِينَ الْإِنْسِ وَ الْجِنِّ يُوحِي بَعْضُهُمْ إِلى بَعْضٍ» و بدين گونه براى هر پيامبرى دشمنى از شيطان هاى انس و جن برگماشتيم. بعضى از آنها به بعضى، براى فريب، سخنان آراسته القا مى كنند.[6]
ه) اشاره: «فَخَرَجَ عَلى قَوْمِهِ مِنَ الْمِحْرابِ فَأَوْحى إِلَيْهِمْ أَنْ سَبِّحُوا بُكْرَةً وَ عَشِيًّا» پس، از محراب بر قوم خويش درآمد و ايشان را آگاه گردانيد [اشاره كرد] كه روز و شب به نيايش بپردازند.[7]
و) غريزه: «وَ أَوْحى رَبُّكَ إِلَى النَّحْلِ» و پروردگار تو به زنبور عسل، وحى [الهام غريزى] كرد.[8] [9]
اما در قرآن كريم اين واژه و مشتقّات آن، نزديك به هفتاد بار در خصوص پيامبران به كار رفته است؛ به گونه اى كه استعمال آن در موارد و معانى ديگر بسيار كم است. در حال حاضر اطلاق اين لفظ در خصوص انبيا تقريبا تعيّن يافته است. بر همين اساس علامه طباطبائى مى گويد: «ادب دينى در اسلام اقتضا مى كند كه ما اين تعبير را در غير انبيا به كار نبريم.» [10]
پي نوشت:
[1] . المفردات في غريب القرآن، دارالعلم الدار الشامية،دمشق،1412ق،ج1،ص858
[2] . التمهيد في علوم القرآن، محمد هادى معرفت، مؤسسة النشر الاسلامى،قم، 1415،ج1، ص: 25
[3] .انفال،12
[4] .قصص،7
[5] زلزله،4
[6] .انعام،113
[7] .مريم،11
[8] .نحل،68
[9] . التمهيد في علوم القرآن، ج1، ص: 26-28؛ درسنامه علوم قرآنى، حسين جوان آراسته، بوستان كتاب قم،1380، ص: 62-65
[10] . درسنامه علوم قرآنى، ص: 62-65
برچسب: