علت 15 روز تاخير در نزول وحي بر پيامبر(ص) چه بود؟

در شان نزول آيات ابتدايي سوره كهف آمده است: قريش تصميم گرفتند براي آزمودن پيامبر و روشن شدن ادعاي نبوتش، از يهوديان ساكن مدينه كمك بگيرد لذا دو تن از قريشيان به نام هاي: نضر بن حارث و عقبة بن ابى معيط را نزد آنان فرستاد تا از آنان سوالاتي را بياموزند كه تنها شخصي كه واقعا فرستاده خداست بتواند به آن ها پاسخ دهد.
آن دو، بعد از ملاقات با علماي يهود به مكه بازگشتند و نتيجه ملاقاتشان با علماي يهود را به سران قريش اطلاع دادند. سپس بزرگان قريش پيامبر را ملاقات كردند، و سؤالات مزبور (سوالاتي كه علماي يهود به آنها گفته بودند) را با وى در ميان گذاشتند، و از حضرت جواب خواستند.
پيامبر فرمود: فردا جواب خواهم داد. قريش هم رفتند تا فردا برگردند و پاسخ سؤالات خود را بشنوند.
ولى پانزده شب گذشت و جبرئيل بر پيامبر نازل نشد و از وحى الهى خبرى نرسيد. تا جائى كه حضرت غمگين شد، قريش نيز خوشحال بودند كه براى نخستين بار پيامبر در مقابل آنها سكوت نموده و از پاسخ دادن به آنها عاجز شده است. بعد از 15 روز جبرئيل نازل شد، و سوره كهف را كه مشتمل بر پاسخ سؤالات ياد شده بود آورد، و به پيامبر گفت: اين كه ميبينى آمدن من از جانب خدا به تاخير افتاد، بخاطر اين است كه تو اعتماد به خود نمودى و گفتى فردا جواب مى دهم، بدون اينكه بگويى: انشاء الله (اگر خدا اراده كند) و اين آيه قرآن را تلاوت كرد: «از اين پس هرگز مگو من فردا فلان كار را خواهم كرد، مگر اينكه بگوئى: اگر خدا خواست». «و لا يقولن لشى انى فاعل ذلك غدا الا ان يشاء الله».[1]
سپس جبرئيل گفت: خدا مى فرمايد: جوانان مزبور اصحاب كهف بودند كه به خدا ايمان آوردند، و ما به آنها مقامى عالى داديم، جهان گشائى هم كه شرق وغرب را فتح كرد ذوالقرنين بود، و اينكه از تو مى پرسند روح چيست؟ بگو آگاهى از حقيقت روح در اختيار خداوند من است.( و يسئلونك عن الروح قل الروح من امر ربى.)[2]
پينوشت:-----------------
[1] سوره كهف آيه 23.
[2] سوره اسراء آيه 85.
علي دواني، تاريخ اسلام ازآغاز تا هجرت ص159.
تفسير نمونه، ج 12، ذيل آيات ابتدايي سوره كهف.
برچسب: