چرا يزيد به دستورات اسلامي پايبند نبود؟
يزيد در سال 25 يا 26 هجرى زاده شد و مادر وى «ميسون» نام داشت; معاويه «ميسون» را در حالى که يزيد را در شکم داشت، طلاق داد و «ميسون» وى را در زمانى که همسر معاويه نبود، به دنيا آورد.
برخى از نويسندگان معتقدند: يزيد نزد دايى هاى خود در باديه پرورش يافت و قبيله مادرش پيش از اسلام مسيحى بودند و هنوز حال و هواى دوران مسيحيّت در سر آنان بود و از اين رو، يزيد بيش از آن که تربيت او اسلامى باشد، تربيت مسيحى داشت; بنابراين، پرده درى وى نسبت به ارزش هاى اسلامى امر غريبى نبود.
شايد از اين روست که يزيد در اشعار خويش ـ به هنگامى که مى خواهد شراب بنوشد ـ چنين مى سرايد:
«وَ إِنْ حَرُمَتْ يَوْماً عَلَى دِينِ أَحْمَدَ *** فَخُذْهَا عَلَى دِينِ الْمَسِيحِ بْنِ مَرْيَمَ»
(اگر نوشيدن شراب در دين اسلام حرام است; آن را مطابق دين مسيح بنوش!).
دولت روم در دربار بنى اميّه نفوذ داشت و برخى از مسيحيان روم در دربار شام به عنوان مستشار حضور داشتند. مورّخان تصريح مى کنند که به هنگام حرکت امام حسين(عليه السلام) به سوى کوفه، يزيد به توصيه «سَرْجون» رومى «عبيداللّه زياد» را که والى بصره بود (با حفظ سِمَت) به حکومت کوفه نيز منصوب کرد. سرجون اين توصيه را به نقل از معاويه به يزيد نمود.
«ابوالفرج اصفهانى» درباره هم نشينان يزيد مى گويد: «در طليعه نديمان يزيد، شاعرى مسيحى به نام «اخطل» قرار داشت. اين دو تن با هم شراب مى نوشيدند و ساز و آواز مى شنيدند و يزيد وى را در سفرها به همراه خود مى برد. پس از مرگ يزيد و انتقال خلافت به مروانيان، اخطل در دوران خلافت عبدالملک مروان، از نزديکان او قرار گرفت و هر زمان مى خواست، نزد او مى رفت، در حالى که گردنبند طلا در گردن داشت و قطرات خمر از موى صورتش مى چکيد».
منبع: