چرا سليمان(ع) در نامه به ملكه سبأ، نام خود را مقدم بر نام خداوند نگاشت؟

سوره نمل، آيه 30: «إِنَّهُ مِنْ سُلَيْمانَ وَ إِنَّهُ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيم»
پس از اينكه هدهد، گزارشي در مورد ملكه سبأ، سلطنت تحت قلمرو وي و سبك زندگي ايشان تقديم حضرت سليمان(ع) نمود ايشان جهت تحقيق از صحت و سقم ماجرا نامه اي براي ملكه سبأ نگاشت كه ساختار نگارشي اين نامه محل بحث است. يكي از اين مسائل، تقديم نام حضرت سليمان (عليه السلام) بر نام خداوند متعال عزوجل است. اما در پاسخ مي توان گفت:
چون ايشان مى دانست كه بلقيس، خدا را نمى شناسد ولى سليمان را مى شناسد. پس ترسيد كه اگر نامه را با نام پروردگار متعال آغاز كند در همان وهله اول ديدار نامه اهانت كند، لذا اسم خود را سپر اسم خداوند تعالى قرار داد. برخى نيز گفته اند: اسم سليمان در عنوان نامه، ولى اسم خداوند در آغاز نامه بوده است.[1]
اما مولف تفسير گران سنگ الميزان معتقد است دو آيه 29 و 30 سوره نمل، حكايت گفتار ملكه سبأ است، كه به مردمش از رسيدن چنين نامه اى و كيفيت رسيدن آن و نيز مضمون آن خبر مى دهد و نامه را توصيف مى كند به اينكه نامه اى است كريم و ظاهر آيه محل بحث اين است كه مى خواهد علت كريم بودن آن را بيان كند. مى گويد: علت كرامتش اين است كه اين نامه از ناحيه سليمان است، چون ملكه سبأ از جبروت سليمان خبر داشت و مى دانست كه چه سلطنتى عظيم و شوكتى عجيب دارد، به شهادت اينكه در چند آيه بعد از ملكه سبأ حكايت مى كند كه وقتى عرش خود را در كاخ سليمان ديد گفت: «وَ أُوتِينَا الْعِلْمَ مِنْ قَبْلِها وَ كُنَّا مُسْلِمِينَ»؛ ما قبلا از شوكت سليمان خبر داشتيم و تسليم او بوديم.[2]
همچنين محققين تفسير نمونه معتقدند بعيد به نظر مى رسد كه حضرت سليمان(ع)، نامه را با همين عبارات و الفاظ عربى نوشته باشد، بنابراين جمله هاى فوق مى توانند نقل به معنى و يا به صورت خلاصه گيرى و فشرده نامه سليمان بوده باشد كه ملكه سبا براى ملت خود بازگو كرد. جالب اينكه: مضمون اين نامه در واقع سه جمله بيش نبود:
يك جمله نام خدا و بيان وصف رحمانيت و رحيميت او.
جمله دوم توصيه به كنترل هواى نفس و ترك برترى جويى كه سرچشمه بسيارى از مفاسد فردى و اجتماعى است.
و سوم تسليم در برابر حق شدن![3]
پي نوشت:
[1] پرسش و پاسخهاى قرآنى، ص434.
[2] ترجمه تفسير الميزان، ج15،ص 509.
[3] تفسير نمونه، ج 15، ص 453.