چرا خداوند به بعضى از بندگان خود نعمتهاى ويژهاى عطا مىكند؟ آيا اين كار با عدالت سازگار است؟
چرا خداوند به بعضى از بندگان خود نعمتهاى ويژهاى عطا مىكندكه به ديگران نداده؟ آيا اين كار با عدالت سازگار است؟
اوّلاً معناى عدالت اين نيست كه به همه يكسان بدهيم. آيا معلّمى كه به هر شاگردى نمرهاى مىدهد و يا پزشكى كه براى هر بيمارى دارويى تجويز مىكند، ظالم است؟ ثانياً نعمتهاى ويژه مسئوليّتهاى ويژهاى را نيز بدنبال دارد. ثالثاً ما از خدا طلبى نداريم، تا هر چه بخواهيم به ما عطا كند. رابعاً الطاف الهى بر اساس حكمت و شرايطى است كه انسان يا جامعه آن را بوجود مىآورد. به قول شاعر:
چون چنان بوديم بوديم آن چنان چون چنين گشتيم گشتيم اين چنين
افرادى با اخلاص، تلاش، علم، تدبير، صرفهجويى، عدالت و وحدت كلمه، شرايطى را در خود ايجاد مىنمايند كه زمينهى دريافت الطاف الهى و نعمتهاى ويژه مىشود.
البتّه گاهى الطاف ويژه به خاطر پاداش عملى است كه والدين انسان داشتهاند و خداوند مزد كارشان را به نسل آنان عطا مىكند. همان گونه كه در داستان موسى و خضر، خداوند آن دو پيامبر را مأمور مىكند ديوارى را كه گنجى زير آن مخفي بود و از آنِ كودكان يتيمى بود تعمير كنند تا در آينده از آن گنج استفاده نمايند، زيرا والدين كودكان نيكوكار و صالح بودهاند. «وكان ابوهما صالحا»(كهف 82)
منبع:
كتاب 400نكته ازتفسيرنور نوشته حجه الاسلام قرائتي ص9