معرفي معيار رهبري و فرق بين خليفة الله و حاكمان غاصب
از نتايج و پيامدهاي قيام عاشورا، اصلاح نظام حكومتي و معرفي معيار رهبري و فرق بين خليفة الله و حاكمان غاصب بود. اين قيام قدرت واقعي اسلام را نشان داد و به مردم توان تشخيص حق از باطل عطا كرد.
علامهي شهيد شيرازي در اين باب ميافزايد:
اسلام در مسألهي خلافت و رهبري، نظري صريح و روشن دارد و آن عبارت است از اين كه جانشين پيامبر صلي الله عليه و آله و رهبر مردم كسي است كه پيامبر دربارهي او تصريح (و واجد شرايط) باشد. اما پس از رحلت پيامبر (ص)، اين مقياس، كه از روح اسلام سرچشمه گرفته بود، كنار گذاشته شد و هر كس كه رياست مسلمانان را به دست ميگرفت «خليفة الله» و جانشين رسول خدا صلي الله عليه و آله ناميده ميشد. عنوان «خلافت» هنگامي بيش از هر وقت ديگر خندهآور بود كه يزيد بن معاويه آن را به خود بست؛ زيرا سرسختترين دشمنان اسلام و رسالت، مدعي جانشيني رسول خدا صلي الله عليه و آله شده بود!
ولي امام حسين با انقلاب مقدس خود، تار و پود اين نقشهها و فريب كاريها را از هم گسست، و افكار عمومي مسلمين را در مورد رهبري جهان اسلام - كه از آن به «خلافت» تعبير ميشود - دوباره به مقياس صحيح بازگردانيد و ثابت كرد كه خليفهي رسول خدا صلي الله عليه و آله كسي است كه رسول خدا صلي الله عليه و آله او را صريحا تعيين كرده است. اما كساني كه با زور شمشير، رياست مسلمانان را به عهده گرفتهاند «رئيس» هستند، [اما] «خليفه» و «جانشين پيامبر (ص)» نيستند، و چه بسيار فرق است ميان «رئيس مسلمانان» و «خليفهي مسلمين».
و لذا، تأثير انقلاب حسين عليهالسلام بر معنويات عباسيان و عثمانيان كمتر از تأثيري نبود كه روي معنويات امويان گذاشت؛ زيرا انقلاب عاشورا قدرت معنوي تمام خلفاي جور را به طور مساوي از بين برد و پرده از روي حقهها و تزويرهاي آنان برداشت و به همين جهت بود كه تمام خلفاي جور يكسان با امام حسين عليهالسلام ميجنگيدند و حتي عباسيان كه سرير خلافت را به عنوان طرف داري از امام حسين عليهالسلام از چنگ بني اميه درآوردند تا بر كرسي خلافت نشستند، جنگ با امام حسين عليهالسلام را آغاز كردند و اگر چه دستشان به خود امام حسين عليهالسلام نميرسيد، ولي به قبر حضرتش و زايران او و فرزندان و شيعيانش دست رسي داشتند و لذا، هر گاه بنايي روي قبر حضرت سر پا ميشد، آن را خراب ميكردند و هر جا كه پرچمي براي زايران قبرش بلند ميشد، آن را پراكنده ميساختند و هر جا كه از او و فرزندان حضرت اسمي بر سر زبانها ميافتاد آن را نابود ميساختند و هر جا كه از طرف داران و شيعيان حضرتش صدايي بلند ميشد، در حلقومشان خفه ميكردند.
منبع:
پيامدهاي عاشورا
سيد ابوالفضل اردكاني