عكس العمل حاكم كوفه زماني كه از محل حضور مسلم بن عقيل و اقدامات او آگاه شد چه بود؟
پس از فزوني رفت و آمد مردم نزد مسلم، مكان استقرار مسلم در كوفه براي دست نشاندگان حكومت مشخص شد و اين خبر را به نعمان، حاكم كوفه، گزارش كردند.[1] نُعمانبنبشير با اطلاع از ورود جناب مسلم به كوفه و بيعت مردم با وي، در مسجد كوفه حاضر شد و براي مردم سخنراني كرد و چنين گفت: «اي بندگان خدا، از خدا بترسيد و فتنهجويي نكنيد و باعث تفرقه نشويد كه اين عمل موجب نابودي مردان و ريختن خونها و به غارت رفتن اموال ميشود. من با كسي كه با من جنگ ندارد، هرگز نبرد نخواهم كرد و بر كسي كه گردنكشي نكند، دست بلند نميكنم. شما را دشنام نخواهم داد و تحريكتان نميكنم و به مجرّد تهمت و افترا هم كسي را گرفتار نخواهم كرد؛ ولي اگر شما رو برگردانيد و بيعت خود را نقض كرده عهد خويش را بشكنيد و با زمامدار خود به ستيز برخيزيد، به خدا قسم شما را با شمشير خود خواهم زد، تا زماني كه قبضة آن در دست من باشد؛ اگرچه از ميان شما هيچ ياوري نيابم. ولي من اميدوارم عدة كساني كه به حق آشنا هستند، بيشتر از كساني باشد كه باطل موجب هلاكت آنها ميشود و حقپرستان، فزونتر از باطلجويان باشند»
عبداللهبنمسلمبنسعيد حَضْرَمي كه با بنياميه همپيمان بود، بر اين نحوه سخن گفتن مسالمتجويانه اعتراض كرد[2] و گفت: اين كار درست نخواهد شد، مگر با سختگيري و خشونت. اين روشي كه تو در پيش گرفته اي، راه مردم سستعنصر و ضعيف است.
نُعمان پاسخ داد: من در اطاعت خدا ضعيف و ناتوان باشم، بهتر است از اينكه در معصيت خداوند قدرتمند باشم. سپس از منبر پايين آمد.[3]
سخنان نُعمان اگرچه ظاهري تهديدآميز داشت، همانطور كه عبداللهبنمسلم نيز به وي گفت، همراه با نرمش و مسالمتجويي بود، و تهديدي جدي محسوب نميشد. اما مردم آن را بر ضعف و ناتواني نُعمان حمل ميكردند.
نعمان در برابر مسلم اقدام خاصي انجام نداد لذا پس از مدت كوتاهي از سوي يزيد بركنار شد و به جاي او عبيدالله بن زياد قدرت را در كوفه به دست گرفت.
پي نوشت: -------------------
[1]. ابوحنيفة دِيْنَوَري، الاخبار الطِوَال، ص341.
[2]. طبري، تاريخ الامم والملوك، ج5، ص356؛ ابناعثم، كتاب الفتوح، ج5، ص35؛ ابناثير، الكامل في التاريخ، ج2، ص535.
[3]. طبري، تاريخ الامم والملوك، ج5، ص355ـ356؛ شيخ مفيد، الارشاد، ج2، ص42.