عبرت هاي فكري(فريب دادن مردم)
در زمـان وقـوع حـادثـه عـاشـورا، اذهـان بـيـشـتـر مـردم نـسـبـت بـه مـسـائل بـنـيادين اسلام ، مشوّش بود و خلفاى ناحق ، برداشت هاى نادرست خود از اسلام را در ذهن آنـان جـاى داده بودند. مردم ، آن گونه مى انديشيدند كه حاكمان مى خواستند، نه آن گونه كه خـداونـد مـى خواست . اسلام و عقل ، هر دو برآنند كه حاكم اسلامى لازم است داراى ويژگى هايى باشد و خداوند، به صراحت مى فرمايد: (لا يَنالُ عَهْدِى الظّالِمينَ) ؛ « عهد [امامت ] من هرگز به ستمگران نمى رسد(بقره 124)
امام حسين (ع)نيز در نامه اى به مردم كوفه مى نويسد: (فـَلَعـَمْرى مَا الاْمامُ اِلا الْحاكِمُ بِالْكِتابِ الْقائِمُ بِالْقِسْطِ الدّائِنُ بِدينِ الْحَقِّ الْحابِسُ نَفْسَهُ عَلى ذلِكَ لِلّهِ)(1)
بـه جـانم سوگند! كسى شايسته امامت نيست مگر آن كس كه به كتاب خدا حكم كند،بر پا دارنده عدالت و به دين حق پايبند باشد و خويشتن را براى خدا وقف آن كند.
و بـا ايـنكه يزيد و معاويه و ديگر امويان داراى اين ويژگىها نبودند، هزار ماه بر سرنوشت مردم و دين و مال و ناموس آنان حكم راندند و مردم نيز اطاعت ازآنان رابرخود لازم دانستند.
نـقـل اسـت كـه پـيـش از رويداد عاشورا، كسى از سوى عبيداللّه پيغامى براى حرّ آورد. يزيد بن زياد، از ياران امام (ع)، بر او پرخاش كرد و گفت : (مادرت به عزايت بنشيند چه پيغامى براى حرّ آورده اى ؟) مرد پاسخ داد: (امامم [يزيد] را اطاعت كرده و در بيعتم وفا دار مانده ام .) يزيد بن زيـاد گـفـت : (چـنـيـن نـيست كه تو مى پندارى ، بلكه خدايت را نافرمانى و پيشوايت را در هلاكت خويش اطاعت كرده و ننگ دوزخ را يكجا گردآورده اى .)(2)
هـمـچـنـيـن نـقـل اسـت كـه حـضـرت فـاطـمـه صـغـرى (س) نـيـز هـنـگـام ورود بـه كـوفـه ، اهل شهر را مخاطب ساخت و فرمود: (قـَسـَتْ وَاللّهِ قـُلُوبـُكـُمْ وَ غـَلَظـَتْ اَكـْبـادُكـُمْ وَ طُبِعَ عَلى اَفْئِدَتِكُمْ وَ خُتِمَ عَلى اَسْماعِكُمْ وَ اَبـْصـارِكـُمْ وَ سـَوَّلَ لَكـُمُ الشَّيـْطـانُ وَاَمـْلى لَكـُمْ وَ جـَعـَلَ عـَلى بـَصـَرِكـُمْ غـِشـاوَةً فـَاَنـْتـُمـْ لاتَهْتَدُونَ)(3)
بـه خـدا سـوگـنـد! قـلب هـايـتـان سـنـگ و جـگـرهـايـتـان سـخـت گـشـتـه و بـر دل هـا و گـوشـهـا وچـشـمـانـتان مهر خورده و شيطان شما را فريفته و به بازى گرفته و بر ديدگانتان پرده (اى از جهل و غفلت)افكنده است . از اين رو، ديگر به راه راست در نخواهيد آمد.
منبع:
1 -بحار الانوار، ج 44، ص 334 ـ 335.
2 -تاريخ طبرى ، ج 5،ص 408.
3 -لهوف ، ص 196.
برگرفته شده از كتاب عبرت هاي عاشورا ،علي اصغر الهامي نيا ص30