عبرتهاي عاشورا (بازتاب و نتيجه لقمه حرام)
از عبرتهاي عاشورا توجه به اين اصل مهم است كه از مهمترين اموري كه نخواهد گذاشت، سخن حق در گوش انسان فرو رود و در عمق جانش بنشيند، پر شدن شكم از مال حرام، نداشتن اصل و نسب سالم و حب دنيا در تمامي ابعاد آن است كه به قول رسول اكرم (ص): «دوستي دنيا منشأ تمام خطاهاست.»
بدون ترديد كسي كه امام حسين (ع) را و يا برادر، پدر، مادر و جد او را از نزديك و ياتنها با يك واسطه ميشناخت و به اخلاق و گفتار و اعمال ايشان آگاه بود و از جايگاه و شأن والاي ايشان اطلاع داشت، آلوده به وعدههاي يزيد و عبيدالله نميشد. اگر چشمان بينورشان را برق سكههاي وعده داده شده كور نكرده بود، اگر شكمهاي خود را از مال حرام انباشته ننموده بودند، هيچگاه حاضر نميشدند كه حتي فكر شمشير كشيدن درمقابل سيد جوانان اهل بهشت را بنمايند، چه رسد به اين كه گلوي طفل شيرخوارهاش را در كنار نهر فرات، گوش تا گوش بدرند! اينان اگر اصل و نسب سالم و پاكي داشتند، تحت هيچ اوضاعي حاضر نميشدند، بر پيكر مطهري كه در دامان خاتم پيامبران رشد نموده،اسب بتازند.
پس تعجبي ندارد اگر ابوعمر زاهد ميگويد: ما در احوال اين ده نفر (كه بر پيكر حسين (ع) اسب تاختند) دقت كرديم، ديديم همه آنان زنازاده بودهاند. اينان اگر ذرهاي در دلهاي كثيف خود جايي براي وجدان و تشخيص حق از باطل ميگذاشتند، در مقابل اين همه پند و اندرز امام و ياران ايشان تاب و تحمل از دست ميدادند و به طور قطع از سپاه كفر جدا ميشدند... امّا افسوس كه اين قوم نه فقط به وظيفه ديني و شرعي خود عمل ننمود بلكه وظايف انساني خود را نيز لگدمال كرد.
هر چند اين دد منشي، در هيچ جاي تاريخ هماوردي ندارد و ديري نخواهد گذشت كه متناسب با اين خوي كثيف خود، جزاي خويش را دريافت خواهند كرد، آن هم در روزي كه به فرموده قرآن كريم: (وَ يَوْمَ يَعُضُّ الظَّالِمُ عَلَي يَدَيْه)؛ و روزگاري كه ستمكار دستهاي خود را از پشيماني ميگزد.»
منبع:
پيامها و عبرتهاي عاشورا /اكبر مرتضوي