از زماني كه به دانشگاه رفته ام ديگر نه تنها نماز هاي مستحبي و دعا نميخوانم بلكه نمازهاي واجبم را هم به زور و بدون ميل و رغبت ميخوانم ، چه كنم تا دوباره ميل و اشتياق نماز خواندن در من زنده شود؟
اين جانب حدود يك سال پيش هر روز نمازهاي يوميه و حتي نماز شبم و دعا را هم ترك نمي كردم و با بهترين نحو و با شوق و شور حال خاصي اين اعمال را به جا مي آوردم ولي بعد از اين كه دانشگاه قبول شدم كم كم از انجام دعاها و نمازهاي مستحبي كناره گيري كردم به دليل خستگي راه و درس و... حتي به مرز ترك نمازهاي واجب هم نزديك بود برسم كه خود را نگه داشتم ولي بعد از اين ديگر نمازهايم كيفيت نمازهاي قبل را ندارد و حتي در نماز نمي توانم حواس و ذهن خود را كنترل كنم و خيلي مي خواهم به يك سال پيش برگردم و با همان شور و اشتياق نمازهاي واجب و مستحبي را انجام دهم، لطفا من را راهنمايي كنيد كه چگونه مي توانم كيفيت و اشتياق خود را به معبود خود زيادتر كنم؟
براي اين كه بتوانيد نشاط خود را در نماز به دست بياوريد و با همان شور و اشتياق گذشته نماز بخواني بهترين كار مراجعه به حالات نفساني خود و بررسي دقيق آن چه كه پس از ورود به دانشگاه براي شما روي داده مي باشد تا با يافتن علت اصلي بروز چنين حالتي به برطرف نمودن مشكل پرداخته و به حالت گذشته باز گرديد.
شايد بروز چنين حالتي ناشي از خستگي جسمي فعاليت هاي روزانه باشد لذا براي كاهش خستگي جسمي كه ناشي از فعاليت هاي روزانه مي باشد:
اولا: واحد هاي درسي و هم چنين كلاس هاي جنبي را بنا به استعداد و ظرفيت خود انتخاب نماييد.
ثانيا: جهت ارتقاء كيفيت در برنامه ريزي تحصيلي، با مشاوريني كه در اين زمينه فعاليت مي نمايند صحبت كنيد.
ممكن است اين حالت پس از بروز مشكلي در زندگيتان به وجود آمده باشد كه در اين صورت اين موضوع را به خود يادآوري نماييد كه چه بسا چيزهايى كه انسان به آن دست مي يابد، ولى سرانجام بلاى جان و مايه اندوهش مى گردد؛ و چه بسيار اموري كه در نظر انسان ناگوار و ناخوشايند است و گاه مورد نفرت او است ولي باطن و سرانجام آن براي او خير و مبارك است، قرآن كريم بر اين حقيقت ريشه دار انگشت گذاشته و مي فرمايد: «و عسى ان تكرهوا شيئاً و هو خير لكم و عسى ان تحبّوا شيئاً و هو شرّ لكم» [1]؛«چه بسا چيزى را ناگوار بدانيد ولى در واقع مايه خير شما است و چه بسا به چيزى دل ببنديد كه در واقع برايتان زيانبار است.»
چه بسا پس از بررسي حالات خود دريابيد كه علت بروز چنين امري تحميل بيش از حد عبادات بوده است كه در اين صورت بايد:
اولا: از اين پس در ايامي كه آمادگي و نشاط كافي جهت انجام اعمال عبادي را نداريد خيلي به خود فشار نياورد (مثلا خود را ملزم به حضور در مراسم هاي مذهبي طولاني شركت نكنيد ) تا اين كار موجب نفرت،خستگي و بي حوصلگي نسبت به انجام اعمال عبادي نگردد. حضرت علي عليه السلام در اين خصوص فرموده اند:«إِنَّ لِلْقُلُوبِ إِقْبَالًا وَ إِدْبَاراً- فَإِذَا أَقْبَلَتْ فَاحْمِلُوهَا عَلَى النَّوَافِلِ- وَ إِذَا أَدْبَرَتْ فَاقْتَصِرُوا بِهَا عَلَى الْفَرَائِضِ»[2]؛« يعني براى دل ها گاهى اقبال و رو كردن است (داراي ميل واشتياق است) و گاهى ادبار و پشت كردن،( در حالت بي ميلي و بي حوصلگي )؛ هرگاه اقبال كرد به نوافل و مستحبات بپردازيد و هرگاه پشت كرد به واجبات اكتفا كنيد.»
ثانيا: در عبادات ميانه روي و اعتدال را رعايت نماييد.
در اين باره توصيه هاي فراواني از معصومين عليهم السلام به ما رسيده است كه دو روايت را به دليل اهميت آن در اينجا ذكر مي نماييم:
روايت اول: پيامبر اكرم صلّي الله عليه و آله در توصيه هايي به اميرالمومنين علي عليه السلام فرموده اند: «اى على اين دين استوار و محكم است پس روش و حركت دينى تو بايد با حوصله و مدارا باشد و عبادت خدا را در نظر خودت مبغوض و ناپسند نكن چون كسى كه افراط و تندروى داشته باشد (مانند كسي است كه ) پشت و كمر مركب را زخمى و رنجور كرده و در عين حال مسافتى را هم طى نكرده (كنايه از زحمت بيهوده كشيدن است )»[3]
روايت دوم: حضرت على عليه السّلام نيز در وصيت هاى خود به هنگام شهادت فرموده است:«اى فرزند عزيزم. اقتصاد و ميانه روى داشته باش در امور زندگى و در عبادات. و بر تو باد كه عمل خود را طورى ترتيب دهى كه هميشه تا آخر عمر طاقت ادامه آن را داشته باشى»[4]
احتمالي كه در اين خصوص وجود دارد اين است كه اين حالت نتيجه بي برنامگي شما براي طول روزتان باشد كه براي رفع اين مشكل بايد براي طول روز خود برنامه اي منسجم تنظيم نماييد به گونه اي كه بتوانيد هم نشاط عبادي خود را حفظ كنيد و هم فعاليت هاي ديگر زندگي اعم از تفريح،ورزش و كار و تحصيل خود را به خوبي ادامه دهيد.
رسول خدا (صلّي الله عليه و آله) توصيه نموده اند:«سزاوار است براى عاقل اگر مغلوب هواى نفس نباشد كه شبانه روز خود را چهار قسمت نمايد:
اول: در يك قسمت حساب نفس خود را نمايد تا ببيند در شبانه روز چه كسب كرده خوبى يا بدى،
دوم: در يك قسمت حوائج خود را از حق تعالى بخواهد و با او مناجات كند و تفكر در صنايع و مخلوقات خداوند بنمايد،
سوم: در يك قسمت خلوت كند با برادران و دوستان (و بايد ايشان برادران و دوستانى باشند كه عيب هاى او را بگويند و او را از عيوبش اعراض دهند)
چهارم: يك قسمت را از براى نفس خود گذارد كه صرف در لذت هاى حلال كند.»[5]
در نهايت اين احتمال نيز وجود دارد كه شما خدايي ناكرده پس از ورود به دانشگاه در محيطي قرار گرفته ايد كه زمينه هاي گناه براي شما فراهم گرديده است كه اگر چنين باشد حتما زمينه هاي گناه را از خود دور كنيد و با توبه به درگاه الهي به آغوش پر مهر خداوند بازگشته و نشاط و شادابي معنوي خود را مجددا كسب نماييد.
پي نوشت :
[1] - بقره (2)، آيه 6 21
[2] - نهج البلاغة، ص 530
[3] - بحار الانوار-ترجمه جلد 67 و 68، ج2، ص 224
[4] - بحار الانوار-ترجمه جلد 67 و 68، ج2، ص 225
[5] - ارشاد القلوب-ترجمه مسترحمى ج2ص 146
كتاب پرسش ها و پاسخ هاي نماز، سيد حسن موسوي (مركز تخصصي نماز)